در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش مدرسه تربیت
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 12:26:10
خرید بلیت
٪۲۰ تخفیف
تخفیف دانشجویی با کد tiwallstudents
۲۴ اردیبهشت تا ۱۸ خرداد
۲۱:۰۰  |  ۱ ساعت
بها: ۱۵۰,۰۰۰ تومان
+ ۱۰% مالیات ارزش‌افزوده
در کیف مدرسه شیدا، ماری‌جوانا پیدا شده.

- از همراه داشتن فرزندان زیر ۱۵ سال خودداری نمایید.

دسته‌بندی
بزرگسال
سبک
درام

مکان

خیابان آیت اله طالقانی، خیابان شهید موسوی شمالی (فرصت سابق)، باغ هنر، خانه‌ی هنرمندان ایران، تماشاخانه استاد عزت‌اله انتظامی
تلفن:  ۸۸۳۱۰۴۵۷، ۸۸۳۱۰۴۵۸

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
تعمق و ریزنگری در روابط انسانی (آنهم در روزهایی که نمایش های پرفروش نمایش هایی پر از زرق و برق ، موزیک و رقص هستند) بازی های روان و پر از ظرافت های انسانی از دو بازیگر بلد و خوش قریحه _ کارگردانی خوب ؛ همه چیز به جاست، صدا و نور درخدمت کار به ویژه صدا ، نه آزاردهنده است و نه اضافی. همه ی عوامل فنی و طراحی صحنه در تشدید لحظات دراماتیک موثر است.
اگر به دیدن این تئأتر رفتید ، دست خالی برنخواهید گشت، یک تئاتر دوست داشتنی
مائده قنبریان، مسعود زارع و ریحانه رنجبر این را خواندند
سوزان این را دوست دارد
ممنون از نگاهتون
دلگرم کننده ست 🙏✨
۹ ساعت پیش
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
// در راه خدا، تئاتر [خوب] ببیند مثنی و فردی و گروهی.. //

یکشنبه ( فردا ) می روم به تماشای این تئاتر...
می تونید فردا بلیت بگیرید بیایید...
می تونید فردا بلیت بگیرید نیایید!!!!
می تونید بلیت نگیرید فردا بیایید!!!؟؟؟
می تونید بلیت نگیرید نظرم را بخوانید بعد بلیت بگیرید..
می تونید بلیت نگیرید نظرم را بخوانید بعد بلیت نگیرید..
می تونید بلیت نگیرید نظرم را بخونید اگر نظرم مثبت بود بعد بلیت بگیرید..
می تونید ... دیدن ادامه ›› بلیت نگیرید نظرم را بخونید اگر نظرم مثبت بود بعد بلیت نگیرید..
می تونید بلیت نگیرید نظرم را بخونید اگر نظرم منفی بود بعد بلیت نگیرید..
می تونید بلیت نگیرید نظرم را بخونید اگر نظرم منفی بود بعد بلیت بگیرید و وقعی به نظرمان ننهید...
و...
و..
و..
بهرحال به توانمندی هایتان ایمان دارم...
ردیف یک صندلی ۱۲ ؟
۱۵ ساعت پیش
کیانی جان ردیف ۱ صندلی ۱۳ گرفتم ور دل خودت. ببینیم نمایش و از همنشینی با شما هم توامان حظ کنیم
۱۳ ساعت پیش
حسین چیانی
کیانی جان ردیف ۱ صندلی ۱۳ گرفتم ور دل خودت. ببینیم نمایش و از همنشینی با شما هم توامان حظ کنیم
فن لرد چیانی چان...
من دوست دارم فنون مان مثل شما چند وقت یکبار تجدید میثاق کنند با آرمانهایم...
۱۲ ساعت پیش
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
ریحانه رنجبر در اولین کار نمایشی خود یک سوژه اجتماعی را محور کار خود قرار داده است، سوژه ای که نه سوژه کارهای فانتازمیک و ژانرهای سوررئال است و نه به دنبال شعار دادن هایی است که هر لحظه بخواهد از مخاطب کف و سوت و یا خنده بگیرد. به طور کلی کار از نظر فنی ساده است، بازیها روان است، و ارتباط بین دو شخصیت محوری کار خوب از آب درآمده است. مدرسه تربیت ارزش دیدن را دارد، دیدن و تامل کردن در بحرانی که از آن چندان دور نیستیم، بحران زیست پارادوکسیکال مدرن.

از حیث محتوایی مدرسه تربیت عملاً خراشی از قسمتی از بحران زیست طبقه متوسط مدرنی است، طبقه ای که بعضاً به مدرنیته ظاهری آری گفته و به مدرنیته فکری نه- شیوه زندگی ای مدرن دارد با تفکری غیرمدرن. این سبک زیستی عملاً به فرزندانش منتقل شده، به تحصیلاتش و آن را وارد زندگی دوگانه ظاهر و باطنی کرده که بتواند به تعبیری گلیم خود را از اخلاقیاتی سنتی بیرون بکشد و البته چیز جدیدی هم نتواند بنیان بگذارد.
مدرسه تربیت، این بار ما را به بحران رابطه ای میکشاند که می تواند همزمان هم بحران روابط پدر-فرزندی باشد و هم بحران مدیر یک مدرسه با فرزند دخترش/دانش آموزی باشد و به بیان دیگر هر دوی این ها. به تعبیر دیگر ما درگیر نقش های در هم ریخته و البته در هم تنیده ای هستیم که خصوصیت در هم ریختگی توزیع امر محسوس در قالب نقش است. به این ترتیب مدرسه تربیت انتظارات ما را از مقدر بودن نقش ها به هم می ریزد؛ دانش آموزی که به تعبیر هرمان ملوی در بارتلبی محرر ترجیح می دهد که بگوید نه! یا آنطور که فوکو می گوید از آنچه که می خواهند باشد تن می زند و زیر بار تعیین و تعین نقش خود نمی رود. دختر دانش آموزی که ... دیدن ادامه ›› به دنبال فهم دنیای پیرامونش نه از دریچه آنچه که دم و دستگاه بوروکراتیک آموزشی از او می خواهد بلکه از دریچه آنچه که از آن تن می زند. از نفی به فهم رسیدن، و از تعظیم کردن به قدرت دیگریِ بزرگ و به شورش موقعیت رسیدن.
مدرسه تربیت نسلی را روایت می کند که از حقوق انسانی خود آگاه است، برای گرفتن حقش از دیگری بزرگ هر لحظه در حال جنگیدن است تا فضای خصوصی خود را پس بگیرد، و البته با نامِ پدری به تعبیر لکان درگیر است که اقتدار مستبدانه/ مردسالارانه اش به او اجازه دست اندازی به قصد تخریب روابط انسانی را داده است. اوئی که می جنگد تا بگوید: نه!

پوریا پرندوش
ممنونم از قلم تون اقای پرندوش ✨🙏
۲۰ ساعت پیش
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید