در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش مرگامرگ
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 22:01:10
امکان خرید پایان یافته
۱۰ تا ۲۹ دی ۱۴۰۲
۱۸:۱۵  |  ۱ ساعت و ۲۰ دقیقه
بها: ۸۰,۰۰۰ تومان
+ ۹% مالیات ارزش‌افزوده
اولین مأموریت عزرائیل بر روی زمین.

- از همراه داشتن فرزندان زیر ۱۷ سال خودداری نمایید.

  • خرید بلیت نمایشها در تالار مولوی، فقط به صورت اینترنتی است و فروش حضوری در گیشه ندارد.
  • تماشاگر محترم ضمن پاسداشت حضور شما در مجموعه تئاتر مولوی به اطلاع می‌رساند از آن جا که این مجموعه در پردیس مرکزی دانشگاه تهران واقع شده، رعایت حجاب و شئونات دانشگاهی الزامی است و همچنین استعمال دخانیات ممنوع است. پیشاپیش از همراهی شما در احترام به قوانین دانشگاه سپاسگزاریم.
دسته‌بندی
بزرگسال

عکس‌های پایه

نمایش مرگامرگ | عکس

اخبار

›› نمایش "مرگامرگ" به کارگردانی مریم یاسین‌زاده و بهرام عباسی‌فرد از دهم دی ماه در سالن اصلی تالار مولوی به روی صحنه خواهد رفت.

مکان

خیابان انقلاب، ابتدای خیابان شانزده آذر، شماره شانزده، جنب کلینیک دانشگاه تهران، مرکز تئاتر مولوی
تلفن:  ۶۶۴۱۹۸۵۰

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
شب آخر نمایش رو دیدم. زحمت بسیار زیادی برای کار کشیده شده بود اما متاسفانه سخت بودن دلیل بر خوب بودن نمیشه. اول اینکه فکر کنم بیش از نود درصد دیالوگ ها یا شنیده نشد یا به خاطر سرعت در گفتار بازیگران فهمیده نشد. فقط یک طرح کلی از داستان رو می شد حدس زد. نکته منفی بعدی اینکه با وجود تمرین بسیار طولانی و ارزشمند و البته اجراهای متعدد، اما باز هم در شب آخر اجرا ناهماهنگی میان رفتار بدنی بازیگران و طراحی حرکت به وضوح مشخص بود. این به معنی نقص بازیگرها و کارگردان نیست بلکه کلا در ایران ما کار فرم عالی نمی تونیم انجام بدیم. اصلا بدن بازیگران ایرانی برای این کار تربیت نشده. با یکی دو سال تمرین هم بهش نمی رسیم. یا حداقل من نمونه خوب در ایران ندیدم. حدودا همه نمایش هایی که تو ایران به سمت فرم محض رفتن، در بهترین حالت یه کار پرزحمت و آبرومند دانشجویی شدن، ولی شاهکار نشدن.

درکل برای زحمت فراوانی که کشیده بودن جای تقدیر داره. امیدوارم در آثار بعدی موفق تر باشند.
جملهٔ طلایی:
«اما متاسفانه سخت بودن دلیل بر خوب بودن نمیشه.»
۰۱ بهمن ۱۴۰۲
سپاس از حضورتون ممنونم که به تماشای ما نشستین 🙏🌹
۰۱ بهمن ۱۴۰۲
من به رسم ادب و احترام به تمامی مخاطبین عزیز با هر نظری که درباره ی تئاتر مرگامرگ داشتن تشکر کردم برای زمانی که برای تماشای ما گذاشتن و‌خب شرایط گفتگو درباره ی کار در فضای چت و نوشتاری حداقل برای من مقدور نیست چون معمولا تلاشمو میکنم که گوش بدم به تمامی نظرهایی که داده میشه حالا چه از نظر خودم درست باشد چه اشتباه باشند،چون برای پیشرفت نیاز به ور کردن خلا ها و اشتباهات هست، اما خب این رو بعنوان یک بازیگری که سالها درگیر این فضا بوده عرض میکنم نه کارگردان مرگامرگ، در چنین فضاهای بازیگری متاسفانه مخاطب ماهم پرورش نیافته که تفاوت های بدن بازیگر بدن پرفورمر و بدن رقصنده رو باهم بدونه و همه ی اینهارو تو یک قاب کنار هم‌نگذاره و از بدن بازیگر و اجرای بازیگر انتظار یک رقصنده رو‌نداشته باشد چه بسا که اصلا نباید این اتفاق بیوفتد. من این توضیح رو دادم که بگم من بهرام عباسی فرد بازیگر تمام تلاشم بر این است که یک بازیگر باشم نه رقصنده وگرنه خب جای من یک رقصنده رو می آوردن و خیلی هم شاهکار فرم رو اجرا میکردن و اسم اون کار نمی شد دیگه تئاتر می شد یک پرفورمنس یا رقص و... البته که این نظر شخصی من هستش و‌می تواند اشتباه هم باشد همونطور که انتظار دارم از مخاطبین و تمامی عزیزان که ۱٪ این احتمال رو بدهند که خودشون هم می توانند اشتباه کنند و یا سلیقه ای بر خورد کنند.به هرحال اسن چیزیست که من در حال یادگیریش هستم چه بعنوان بازیگر چه بعنوان کارگردان، و از ... دیدن ادامه ›› همه ی عزیزانی که نکاتی رو به من یاد میدهند هم‌ممنونم و خوشحال میشم که اتفاقا به پیج شخصی من پیام بدهند تا گفتگو کنیم بشنویم هم رو و به پیشرفت و یادگیری من کمک بیشتری بشه، و بازهم ممنونم که مارو تماشا کردین وقت گذاشتین نظذتون رو ثبت کردین این واقعا ارزشمند ترین اتفاق برای گروه و شخص بنده هستش.
۰۱ بهمن ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
بنظرم ازون کاراییه که حتما باید عکاس‌ها روش توجه ویژه به خرج بدن، پر از تصاویر قابل ثبت بود
بسیار حال و هوای ایران رو داشت، گذشته‌مون، فرهنگ ساخته شده بواسطه‌ی ترس‌ها و الگوهای پیشینمون، نحوه عملکرد اکنونمون، موسیقی، فضا سازی، اسطوره‌ها...
پر از ایران بود
من پسندیدم
یادداشتی کوتاه درباره نمایش مرگامرگ /بهرام عباسی فرد / مریم یاسین زاده
منتشر در روزنامه سازندگی دوشنبه ۲۵ دی ۱۴۰۲
«اگر عشق نباشد»
سالن مولوی در سانس اول سالن اصلی، میزبان اجرایی‌ست مبتنی بر فرم و داستانی افسانه‌ای.
«مگامرگ» با اشاره به الهه‌ها و اسطوره‌های کهن از ایزدان دریا و خاک، نگاهی اشراقی و آئینی به ماهیت زندگی و مرگ دارد. در این پرداخت به خرافاتی که طبق رسم و سنت به عنوان عقایدی خدشه‌ناپذیر در میان اقوام بشر رواج داشته نیز، می‌پردازد.
داستان به ظاهر حول عاشقی دختری جوان و ماهیگیری می‌گردد که دختر را عقد آب کرده‌اند. او نمی‌تواند دل ببندد و عاشق شود بلکه باید قربانی الهه دریا باشد تا دریا همچنان خوان رزق و روزی خود را از ماهیگیران دریغ نکند. از سوی دیگر ایزدبانوی دریا، دلباخته مرد ماهیگیر می‌شود و برای آنکه او را بدست آورد موانعی برای عشق و وصال آن دو می‌سازد.اما آنچه در نهایت پیروز است عشق است که با ازخودگذشتگی جوان، محفوظ و وفادار می‌ماند و کینه دختر در از دست‌دادن او، نسبت به جهان و روزگار، مرگ را احضار می‌کند. از دیالوگ‌های نمایش چنین برداشت می‌شود که زندگی بشر در غیاب عشق، طی روندی از مرگ تا مرگ است.
به نظر ... دیدن ادامه ›› می‌رسد «مرگامرگ» که طبق اشاره کارگردان آن، بهرام عباسی‌فرد شکلی از اجرای نظام و تئاتر آزمایشگاهی گروتفسکی‌ست، نمایشی تلفیقی باشد. تلفیقی از قصه‌گویی، ویژگی‌های آئینی- سنتی، اسطوره‌پردازی، پرفورمنس و اجرای فیزیکال و بدن. از موسیقی سنتی و جنوبی نیز با حضور نوازندگان سازهای بومی بهره برده می‌شود تا نظم اجرا در راستای اثری آئینی نیز حفظ شود.
اگر به مرگامرگ به عنوان نمایشی تجربی و دانشجویی نگاه شود، واجد امتیازاتی‌ست. از جمله رقص بوتو ژاپنی که قرار است نمودی از وحدت ذهن و بدن باشد و کنشمندی تن را به نمایش بگذارد که توسط یکی از بازیگران در کناره صحنه در طول نمایش در حال اجراست و یا حضور همسرایان و اجراگران حرکات بدن و فیزیکال، در نسبت تاثیر نیروهای متن و روایت با اجرا. با این حال به نظر می‌رسد اگرچه از هر حیطه‌ای قدری برداشته شده و نگاهی هدفمند به چگونگی اجرا در نظر بوده است، اما در نهایت این تلفیق و عناصر مورد بهره، در انسجامی یکدست قرار نمی‌گیرد. ربط رقص بوتو توسط شیطان، و تئاتر بی‌چیز گروتفسکی با وجود لباس و گریم‌های کارشده و تاکیدشده، چندان روشن نیست یا لااقل با وجود متنی قصه‌گو، بجز وجه زیباشناسانه آن قابل ردیابی نیست. بهره از داستانی اسطوره-افسانه‌ایی نیز که همچون ویژگی این دست متن‌ها، مرزبندی‌های خیر و شرّ و تمی فانتزی دارد، و دست آخر هم با یک تراژدی و یا برد خیر یا شر، خاتمه می‌یابد، اگرچه می‌تواند سوژه‌ چند وجهی در اجرا باشد اما با توجه به زبان سخت خود نیازمند وضوح بیشتری در داستان و روایت است. همراهی گروه اجراگران فیزیکال و پرفورمنس کارکرد خود را دارد اما در جهت تکمیل فضای اثر است و نه اصل آن. بازی بدن و بیان بازیگران اغلب قابل قبول است و تلاش شده طراحی لباس و صحنه‌ای پوشیده شده از شن‌های ریز ساحل، به مضمون اثر نزدیک باشد.
«مرگامرگ» اگر متنی معاصرتر داشت، بدون شک پتانسیل‌‌های بیشتری برای اجرایی حرفه‌ای و کاملتر می‌توانست ارائه کند. با این حال فضای افسانه‌ای و فانتزی اثر علاقمندان به خود را نیز دارد.

نیلوفرثانی
درود خدمت شما خانم ثانی..
نوشته تان را چندبار کامل خواندم مثل مرگامرگ تکلیفش باخودش مشخص نبود، گویا برای روزنامه دچار حذف کاراکتر شده اید..
مرگامرگ درون خود دچار سردرگمی است که می خواهد چه کار کند؟ و این سردرگمی مخاطب را هم خسته و سردرگم می کند...
اما می خواستم این سردرگمی را بیشتر تحلیل کنید...
۳۰ دی ۱۴۰۲
نیلوفر ثانی (niloofarsani)
H.M.kiani2
درود خدمت شما خانم ثانی.. نوشته تان را چندبار کامل خواندم مثل مرگامرگ تکلیفش باخودش مشخص نبود، گویا برای روزنامه دچار حذف کاراکتر شده اید.. مرگامرگ درون خود دچار سردرگمی است که می خواهد چه ...
درود آقای کیانی . متوجه منظورتون از حذف کاراکتر یا توضیح بعدیتون نشدم.
به سردرگمی اشاره نکردم. عرضم در مطلبم این هست که مرگامرگ ایده ای با پتانسیل خوب دارد اما در اجرا با تلفیق موارد متعدد، انسجامش را از دست می دهد. و یکی از این دلایل عدم وضوح و روشن متن است.
۳۰ دی ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید