کار نسبتا ضعیفی بود. نمایشنامه ترکیب مناسبی از تراژدی و کمدی داشت، اما محتوای قدرتمندی نداشت. دقایق اولش فوق العاده حوصله آدمو سر میبره. بعضی جاها نمک شوخیها زیاد میشه. بعضی جاها هم به زور میخواد مخاطب رو وادار به همدردی کنه —از ضجه های غیر گیرا گرفته تا موسیقی پس از باران و از کرخه تا راین و غیره. خواننده زنده هم ایده خوبیه، اما نوعی رشوه به بینندست و باید یا توسط یه بازیگر اجرا بشه و یا در طول اجرا توسط خواننده. نور و دکور خوبی داشت. ایده نمایشنامه پتانسیل خیلی زیادی داره؛ از درد و رنج و فداکاری شهدا و خانواده هاشون آدم هر قدر هم که بگه کم گفته، اما متن نتونست به خوبی مطلب رو برسونه. شاید یکی از دلایلش تعدد موارد بود. دلیل دیگشم عدم توانایی کافی در توصیف احوال بود. امیدوارم کارهای بعدیشون بهتر باشه.
.... د آخه اگه فامیلی تو رو من سوالی بگم که کل خاندانت بر باد میره ...
خداقوت و خسته نباشید به تک تک عوامل گروه که با جون و دل برای این کار زحمت کشیدن با وجود اینکه میدونستن هیچ بعد مالی براشون نداره - این نمایش مثل خیلی از کارها نقاط ضعف داشت اما نقاط قوت اون که شامل بازی های روان و دوست داشتنی هنرمندانی چون محمود موسوی و امید ماهر و لحظات تاثیر گذاری که این نمایش از ابتدا تا انتها خلق میکنه باعث میشه تماشاگر از لبخند و قهقهه تا اشک و هقهق رو تجربه کنه .
امیدوارم در روزهای باقیمونده دیدن این نمایش رو که به نظرم دیدنش قطعا خالی از لطف نیست از دست ندید .
تاخیر بیش از حد و ضعف اتاق فرمان مشکلاتی بود که امیدوارم در ادامه اجراها برطرف بشه .
با عرض خسته نباشید خدمت عوامل و بازیگران خوب این اثر. پنجشنبه ۱۹ مهر به دیدن این نمایش رفتیم. جدا از بحث فنی و هنری که انتقاداتی بهش داشتم مساله جالب توجه شروع نمایش با یک ساعت تاخیر بود !! یعنی دقیقا یک ربع به ده شروع شد و دریغ از یک عذر خواهی کوچیک از طرف مسئولان سالن و کارگردان و سایر عوامل . به جاش تا دلتون بخواد بعد از اتمام تئاتر مراسم خسته کننده معرفی مهمانها - که تعدادشون هم کم نبود - و تعارف تیکه پاره کردنهای مرسوم و بی مورد و مثل مجالس ترحیم اسامی رو از روی برگه خوندن و تشکر کردن ! و تشویق های زورکی و ... که علاقه مندان به تئاتر کاملا واقفند منظورم چه هست .
دوستان دست اندرکار تئاتر ! چیزی که این صنعت رو زنده نگه میداره تماشاگران عادی و علاقه مندی هستن که بلیط تهیه میکنن و به تماشای کار شما به سالنها میان.
امید دارم روزی برسه که توی این مملکت تئاتر ها سر موقع خودشون شروع بشن و دغدعه عوامل تئاتر اجرای با کیفیت برای مردم باشه ؛ نه جور کردن جا و صندلی برای مهمونهای اضافی ( که روی حساب آشنایی و رودربایستی مجانی تئاتر رو میبینن ) و به جز تاخیر انداختن و ایجاد استرس برای بچه های سالن عملا سود دیگه ای ندارن !