فیلم چریکه تارا برخلاف فیلم مادیان چندان سنخیتی با زندگی شمالی ها در چهل سال قبل ندارد.
فیلم مادیان مستندی فیلم گونه که شاهکاری برای تاریخ مردم مازندران هست ولی این فیلم سعی میکند تا فرهنگ غربی را توسط سوسن تسلیمی که خود یک شمالی است بر مردم شمال وارد کند که چهل سال قبل مردم استقبالی نکردند ،گرچه امروزه طرفداران فراوان دارد.
چریکه یا حماسه اساطیر این فیلم از عزاداری محرم تا داستان برهنه شنا کردن شیرین درآب در داستان خسرو و شیرین را یادآوری میکند تا فرهنگ عرب و افسانه های تخیلی ایران، البته بیضایی بنظرم بیشتر دنبال شنای زن شهرستانی در دریا بود که در آن زمان عرف نبود.
نت:
در خصوص فهمیدن بهتر “چریکه تارا” هم میتوانید به کتاب گفت و گویی که با “زاون قوکاسیان“ داشتهام مراجعه نمایید. بیضایی در پاسخ به یکی از حاضران که “پیام“ فیلم “چریکه تارا” را جویا شد، گفت: هیچ فیلمی به پیاماش آویزان نیست، پیام را میشود در یک جمله روی در سینما هم نصب کرد ولی آن پیام به چیزی کمک نمیکند من الان میتوانم بهترین پیامهای دنیا را بگویم به نظر من هیچگاه یک فیلم را با پیاماش ارزیابی نکنید. بیضایی افزود: به هر حال فیلم “چریکه
... دیدن ادامه ››
تارا” ساختمانی داستانی دارد، اسمش هم این معنا را دارد، چریکه یعنی داستانهای عامیانه و کلمهای باستانی است چریکه تارا، یعنی افسانه تارا، فیلم افسانه است بنابراین اصلا مساله واقعیت روزمره پیش نمیآید، فیلم درباره کسی است که ضمن آنکه موفق میشود گذشته را بشناسد خودش را از آن خلاص کرده و به آینده فکر کند. تارا در ابتدای فیلم در حال طی کردن یک زندگی عادی است، در پایان فیلم او معنای جایی را که در آن زندگی میکند میفهمد و با دانستن این نکته و کسب آگاهی به زندگی آیندهاش میاندیشد و در نهایت پیام فیلم اینست که ما نمیتوانیم گذشته را نشناسیم اگر به آن مجهز نباشیم نمیتوانیم از آن مستقل شده و آینده را بسازیم. بیضایی در ادامه ، درباره شخصیت اصلی فیلم گفت : تارا در آغاز فیلم، خودش و زندگیاش یک تعریف دارد و در پایان تعریف دیگری دارد و بخش میانی آن چیزی است که تقریبا برای همه ما اتفاق میافتد بین یک شکل از زندگی و شکل دیگری از زندگی. تارا در آغاز به دنبال یک تعریف از زندگی است و در ادامه زندگیاش از نظم عادی خارج میشود و تا پایان که به نظمی جدید برسد دچار نوعی بهم ریختگی است و این شکل نوعی ”تراژدی” یا حماسه است، حماسهها اغلب به این شکل شروع میشوند که زندگی منظم و شکل یافته، کسی از نظم طبیعیاش خارج شده و در تمام این بهم ریختگی او به سمت نظمی جدید در حرکت است با آگاهی جدیدی که در طول مدت تحول کسب کرده است که این نظم جدید به انتخاب خودش است و با آگاهی حاصل شده است و داستان تارا نیز تغییر کسی است از یک تعریف به تعریفی جدید. بیضایی در پاسخ به اینکه آخرین بار چه وقتی چریکه تارا را دیده است و آیا فصل پایانی فیلم کمی طولانی نیست؟ چنین پاسخ داد : این فیلم برای حدود 3 سال توقیف بود و بعد به طور ناگهانی به من گفتند آنرا در ظرف چند روز به جشنواره کن برسانم و من ناچار شدم در مدت خیلی کوتاهی راشهای گرفته شده را سر هم کنم و هیچ راهی جز این که کوتاه بیایم برایم پیدا نشد. بیضایی افزود : من هیچکدام از فیلمهایم را دوباره نمیبینم چون تمامشان برایم به نوعی با تلخی همراه بودهاند مثلا اولین روز شروع فیلمبرداری “چریکه تارا” که 26 مرداد 1357 بود 3 روز بعد سینما رکس آبادان آتش گرفت و از همان موقع تحولات صورت گرفته در سطح جامعه، بر روند ساخت فیلم و حتی بازی بازیگران تاثیرات بسیاری گذاشت . بعد از ساخته شدن و حضور فیلم در جشنواره کن، بنده توبیخ شده و از تدریس در دانشگاه نیز محروم شدم. بیضایی در پایان جلسه درباره “سوسن تسلیمی” و علت عدم حضورش در سینمای ایران گفت: وقتی او به هیچ وجه امکان حضور در سینمای ایران را نیافت تصمیم گرفت از ایران برود.رفتن او باعث افتخار تمام سیاستگذاران سینما و تئاتر ایران است!