مرتضی (گیلگمش) به گفتهی خودش برای انجام کاری به نیویورک سفر کرده، ابتدا خواهر و دامادش را در شبی که برق های شهر نیویورک رفته ملاقات می کند، خواهر و داماد متوجه روان ناآرام مرتضی می شوند و از او می خواهند که همراهشان به خانهی آنها بروند. مرتضی رفتن به خانهی خواهرش را رد می کند و ...
- برداشتی کاملا آزاد از داستان کوتاهی به همین نام از رضا براهنی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید