ترس از سایهی همیشه همراه مرگ، درد تنهایی، رنج پوچ اندیشی و تردید در معناداری زندگی، عمری به در ازنای تاریخ زیستِ انسانی دارد. در این مسیر، فرزانگان بسیاری در جستجوی برون رفت از این تنگناها به ابزار شعر و هنرِ زبان کوشیدهاند تا طرحی تازه بیفکنند و راهی نو بگشایند. در این چند گفتار از پنج اَبَرسخنورِ فرزانهی فرهنگ ایرانی راه رهایی را فروتنانه جستجو میکنیم.
در این جلسه، به نگاه شاعرانه سعدی و بررسی معنای زندگی از دیدگاه او خواهیم پرداخت.
نگاه چهارم: هرگز حسد نبردم بر منصبی و مالی (سعدی)