در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش بعضی وقتها خوبه که آدم چشمهاشو ببنده...!
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 18:05:15
۱۵ شهریور تا ۲۲ مهر ۱۳۹۰
۲۰:۰۰
بها: ۱۰,۰۰۰ تومان

داستان این نمایش درباره یک مهمانی است که سه زوج جوان در آن حضور دارند اما در این مهمانی اتفاقی می افتد ...

توجه: به دلیل بازسازی حریم تئاترشهر، ورودی همه سالنها، تا اطلاع بعدی از پیاده‌روی خیابان ولی‌عصر (عج) است. برای دیدن مسیر لطفا اینجا را کلیک کنید.

مکان

تقاطع خیابان انقلاب و ولی‌عصر (عج)، مجموعه فرهنگی و هنری تئاترشهر
تلفن:  ۶۶۴۶۰۵۹۲-۴

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
رحیم نوروزی موقر بود و آروم-نسیم ادبی رو دوست دارم پر از انرژی بود،اما پرداختی از این دو شخص نبود که ارزش بودنشون رو بیشتر بفهمم،سیامک صفری همچنان درحال درجا زندنه،نیما رئیسی انقدر تبلیغات تلوزیونی رو گویندگی کرده که وقتی رو صحنه حرف می زنه من یکی خنده ام می گیره،حیف بیشتر از اینها توانایی داره نمی دونم چش شده بود تو این کار!
پوستر افتضاح بود
طراحی صحنه و لباس هم همینطور
سیاوش طهمورث رو من هیجان انگیز تر تصور می کردم!
بهتر نبود این نمایشو به یه سالن دیگه اختصاص میدادن...انتظار بیشتری داشتم از بزرگای تئاترمون...
بارز ترین نکته اجرای این اثر تنها بداهه هایی بود که گهگاه از زبان سیامک صفری شنیده می شد . نمایشنامه واقعا جای کار داشت واین اصلا خوب نیست . با توجه به آثاری که از آرش عباسی خواندم مطمئن هستم که میشد برای "بعضی وقتها خوبه که آدم چشمهاشو ببنده...! " وقت بیشتری گذاشت . بازی بازیگران کار چشم گیر نبود و با دیدن بیلبورد این کار ، انتظار بیشتری از نمایش داشتیم . البته در این هم شکی نیست که این فقط نظر شخصی ماست و نمیخوایم نظرات خودمون رو به بقیه سنجاق کنیم . از سیامک صفری با آن عظمت " رمولوس کبیر " توقع بالاتری داشتیم و دلم نمیخواست یک دوربین هندی کم و مشتی بداهه بشود تنها ابزار به رخ کشیدن بازی او . البته این نکته هم کاملا مشهود بود که فضای نمایش و البته نوع شخصیت سازی های قصه قطعا دست بازیگران را بسته بود. نکته قابل تامل دیگر این بود که سالن اصلی میتوانست محل اجرای آثار دیگری باشد که فضای بزرگتری برای اجرایشان لازم دارند . این اثر نیازی به این حجم دکور و آن همه شی فیگوراتیو که فقط محض پر کردن فضا را دارد نداشت . کاملا مشخص بود که سیاوش تهمورث عزیز برای پر کردن فضا دست به دامان کلی میز و صندلی و دیوار و ستون و تابلو و آباژور و... شده بود . بطور کلی ضمن یادآور شدن این مسائل باید گفت که هرجا چراغی برای تئاتر روشناست باید از بهانه ی روشن ماندن آن تقدیر کرد . برای خاطر همین تقدیر از سیاوش تهمورث و تیم اجرایی اون قطعا لازم است و ما نیز از این قاعده مستثنی نخواهیم بود و از اجرای خوبشان سپاسگذاری میکنیم . باز هم تاکید داریم که این نظر شخصی ما بود و فقط و فقط یک گفتگوست. نظر دوستان هنرمند دیگر نیز قابل تامل و احترام است .