برنارد مُرده است را به خاطر تمام ویژگیهای خوبش، باید از نمایشهای شریف و آبرومند تئاتر در سال جاری دانست و تماشای آن را به هر علاقهمندی توصیه کرد.
چیزهایی هست که نمیدانی
احمدرضا حجارزاده
چرا باید این نمایش را دید؟/ با وجود غنای ادبیات نمایشی از متنهای مناسب و ارزشمند برای اجرای صحنهای، جای خوشبختی است که طی سالهای
... دیدن ادامه ››
گذشته توجه بسیاری از کارگردانهای تئاتر به ادبیات داستانی جلب شده و برخی از بهترین قصههای موجود در بازار را روی صحنه نمایش درآوردهاند.از آن جمله میتوان نام برد آثاری مانند «اسکلیگ و بچههای پرواز»،«مترسگ»،«دومینو» و «مثل آب برای شکلات». نمایش «برنارد مُرده است» نیز اقتباس هوشمندانهای از یک رمان برای اجراست.علی سرابی در نخستین تجربه کارگردانیاش دست به ریسک بزرگی زده و به جای استفاده از نمایشنامههای مشهور یا انتخاب متنی از نویسندگان کهنهکار و تازهکار، یک رمان را دستمایه تولید تئاتر کرده است.گرچه در این مسیر دشوار، توانسته اثری شایسته خلق بکند و از این تجربه سربلند برآید. مشهود محسنیان نویسندهای حرفهای اما گزیدهکار است.او سال89 نمایشنامه «در خواب به سراغم آمد» را بر اساس متن «رومئو و ژولیت» برای ندا هنگامی نوشت که بسیار تحسینبرانگیز بود و اکنون رمان گرگ را برای علی سرابی به نمایشنامه برگردانده؛ یک داستان تلخ و تاثیرگذار از ماجرایی در جنگ جهانی دوم.هر تماشاگر جدی و پیگیر تئاتر،در نخستین برخورد با اثر میتواند از فضای کلی نمایش به وجد بیاید و کمی بعد،عناصر دیگری مثل بازیها،طراحی صحنه و کارگردانی را نیز بر حیرت و شیفتگیاش بیفزاید،ولی «برنارد...» با آنکه از داستانی هولناک و تکاندهنده برخوردار است،در کارگردانی سرابی به نمایشی تبدیل شده با کمترین میزان غافلگیری برای مخاطب.در حقیقت ماجرا از انتخاب نام نمایشنامه ـ به جای نام اصلی رمان ـ لو رفته و تماشاگر همهچیز را میداند، جز ضربه مهلک پایانی را که هِلن ـ بهناز جعفری ـ وارد میکند تا دستکم مخاطب در لحظههای پایانی با اندکی شگفتی و تحسین سالن را ترک بکند. پس از پخش ویدیوِ تشریحی درباره جنگ جهانی دوم و عمل انسانی و خیرخواهانه مادرخواندههای جنگ،صدای برنارد و ژاک حین فرار از دست افسران نازی شنیده میشود که در نهایت برنارد را به ضرب گلوله از پا درمیآورند و در صحنهی بعد ـ باز هم به واسطه ویدیو ـ متوجه میشویم ژاک ـ مرتضا اسماعیلکاشی ـ در یک سؤتفاهم ناخواسته مجبور میشود نقش برنارد را بازی بکند، و این بازی خطرناکی است با سرنوشت خود و دیگران. تماشاگر از این لحظه تا پایان نمایش میداند او برنارد نیست،چون برنارد مُرده است.آنچه او نمیداند نقشی است که هلن مقابل برنارد و دیگران بازی میکند تا همچون یک قدیسه جلوه بکند و کسی بر نقشه شوم او گمان نبرد اما چرا سرابی و محسنیان موضوعی به این مهمی و جذابی را همان ابتدا فاش میکنند؟ آیا اگر تماشاگر دیالوگهای آغازین بین ژاک و برنارد را در تاریکی نمیشنید و نمیدانست کدامیک کشته شده،در میانه اجرا و صحنه دیالوگهای آینیس ـ مارال بنیآدم ـ و ژاک بیشتر شوکه نمیشد و به لطف تعلیق و سردرگمی ناشی از بازی عجیب و پیچیده هلن،غافلگیر از پایان لذتبخش نمایش سالن را ترک نمیکرد؟ از طرفی استفادههای مداوم از ویدیوپروجکشن برای توضیح صحنه و حتی یکی دو جمله از دیالوگهای آغازین برخی صحنهها چه ضرورتی داشت؟ این توضیح صحنهها تنها بر کُندی ریتم نمایش و کسالتبارکردن آن میافزایند.ویدیوپروجکشن در «برنارد...» فقط میتوانست ابزاری برای اعلام گذر زمان یا ترجمه چند دیالوگ آلمانیزبان نمایش باشد. با اینحال،داستان به قدری درگیرکننده است که با وجود این ضعفهای کوچک،تماشاگر آن را با عطش و علاقه دنبال میکند.طراحی صحنه مینیمالیستی نمایش را باید از نقاط قوت کار برشمرد.فضای خالی،سرد و بیروح صحنه تداعیگر دوران جنگ جهانی دوم،فقر،انزوا و نبودِ امکانات کافی برای زندگی است.از دیگر امتیازهای نمایش، بازیهای عالی و ستودنی آنست.هر پنج بازیگر نمایش جزو بهترین بازیگران سالهای دور و نزدیک عرصه تئاتر و سینما هستند و همه حرفهای و کاربلد. سرابی و عاطفه رضوی حتی در نقش کوتاهی که ایفا میکنند، بیعیب و ایراد کارشان را پیش میبرند.مرتضا اسماعیلکاشی بازی روان و دلپذیری دارد. نگرانی و اضطراب او در نقش کسی که پشت نقاب یک دوست پنهان شده،کامل و بینقص است. بهناز جعفری حالا دیگر به بازیگری تثبیتشده و صاحبسبک در زمینه هنرهای نمایشی تبدیل شده که قواره و نیازهای هر نقش را خیلی خوب درک و اجرا میکند،ولی بهترین بازی نمایش به زعم نگارنده،متعلق به مارال
بنیآدم است؛جوانی تازهنفس اما توانمند و پرشور و گرم در حرفه بازیگری. بنیآدم شوخ و شنگی و رفتار هیستریک آینیس را به درستی و چنان که باید باشد روی صحنه بازتاب میدهد.«برنارد مُرده است» را به خاطر تمام ویژگیهای خوبش، باید از نمایشهای شریف و آبرومند تئاتر در سال جاری دانست و تماشای آن را به هر علاقهمندی توصیه کرد.