در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش ۲۵
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 01:15:54
امکان خرید پایان یافته
۲۱ خرداد تا ۲۳ تیر ۱۳۹۳
۲۰:۰۰
بها: ۱۵,۰۰۰ تومان

بی‌درنگ
نویسنده: هادی احمدی، کارگردان: تایمازرضوانی
پاس‌گاه
نویسنده و کارگردان: تایماز رضوانی
تردید
نویسنده: پیمان شمس، کارگردان: سعیدرسولی
تو با همه فرق داری خوش‌گِل من
نویسنده: محمد یعقوبی، کارگردان: عباس شکیب مهر
تو خانه را آن دور می‌دیدی
نویسنده: لیدا شیرمرد، کارگردان: علی حیدری
تو خانه را آن دور می‌دیدی
نویسنده: لیدا شیرمرد، کارگردان: کارگردان: محمدارفعی
دختران انتظار
نویسنده: تایماز رضوانی، کارگردان: حلیمه نوروزی
روز دروغ
نویسنده و کارگردان: محمد یعقوبی
سوگ
نویسنده: ارنواز صفری، کارگردان: مهدی ربوشه
شباهت فرهنگی
نویسنده: ابراهیم قربان پور، کارگردان: شاهین خواجویی نژاد
عشق کوفتی
نویسنده: تایماز رضوانی، کارگردان: علی احمدی
عشق وچوبه
نویسنده و کارگردان: تایماز رضوانی
کلوخ‌کوب
نویسنده: سیامک کبیری، کارگردان: مجیدبراتی
ماه‌رو
نویسنده: رحیم رشیدی تبار، کارگردان: دانیال شهریاری
ماه‌رو
نویسنده: رحیم رشیدی تبار، کارگردان: مریم کاظمی
نور می‌رود
نویسنده: مریم مالمیر، کارگردان: سعیدرسولی

گزارش تصویری تیوال از نمایش بیست و پنج / عکاس : نیلوفر علمدارلو

... دیدن همه عکس‌ها ››

مکان

خیابان پاسداران، بعد از سه راه اقدسیه، روبروی پارک نیاوران، خیابان فرهنگسرا
تلفن:  ۲۲۲۹۹۴۳۰

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
جمعه به تماشای کار نشستم. جالبه که از کار یه عده بازیگر ناآشنا استقبال خوبی در نیاوران میشه. اپیزود اول کار ، روز دروغ ( که ظاهرا با استناد به بروشور، کار خود آقای یعقوبی بوده) من رو به تماشای یه تئاتر خوب و تقریبا حرفه ای امیدوار کرد. ابتدا که نور اومد فکر کردم آیدا کیخایی روی صحنه است!!! که فهمیدم خواهر ایشونن.! بازی بازیگر مرد روان و باورپذیر بود. در ادامه، سایر اپیزودها به نظرم کمی فاصله می گرفت و به سمت یه اجرای کارگاهی سوق پیدا کرد. البته باید به اپیزود این عشق کوفتی لعنتی هم به عنوان یه کار خوب اشاره کنم با بازی های روان و باورپذیر. سایر اپیزودها بعضا متنهای خیلی معمولی داشتند و فاقد کارگردانی درستی (البته فقط از نظر من) به نظر می رسند. بازیها در اپیزود دختران انتظار، تو خانه را آن دور میدیدی و کلوخ کوب مصنوعی و گاهی بسیار درشت به نظر می رسید که با فضایی که من از آقای یعقوبی سراغ داشتم همخوانی نداشت. ای کاش برای تفکیک اپیزودها از هم فکر بهتر و نمایشی تری می شد. استفاده از نور ساده ترین راه به نظر می رسید.
خسته نباشید به دوستان
تینا این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
به همگی خسته نباشید میگم. نمایش خوبی بود و معلوم بود خیلی زحمت کشیده بودید. یکی دو تا از اپیزودها چندان قوی نبود متأسفانه که فکر کنم حدس می زنید کدوما رو میگم. در مورد بازیگرها هم همینطور. چند بازیگر زیاد توی نقش نبودن. مزیت این نمایش تنوع زیاد و علاقه مند نگه داشتن تماشاچی بود در درجه ی اول. و بعد هم کشمکش های زن و مردها که همگی درگیرش هستیم و همیشه آدم رو جذب می کنه
لیلا علی اکبری و emad gholipour این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
ظاهرا برای تماشای تمام اپیزودها باید سه یا چهار شب وقت گذاشت. دوست داشتم فرصتی می شد تا تمام اپیزودها رو ببینم. اما اگه به همین هشت اپیزودی که دیدم تکیه کنم باید بگم نمی تونم درباره یه تاتر با عنوان مشخصی که در ذهنم دارم نظر بدم. تا مخاطب بخواد با اپیزودی همراه بشه اپیزود دیگه ای با یک داستان کاملا مستقل می آد روی صحنه.
بعضی از اپیزودها در همون زمان کوتاه آدم رو با خودش همراه می کرد. اپیزودهای این عشق کوفتی لعنتی و بی درنگ همیچین فضایی داشتند. بازی بازیگر زن در اپیزود این عشق کوفتی لعنتی خوب بود. بازی های بی درنگ (خشتک پاره!!! : )) روان بود به ویژه زن و مرد اصلی. اما مشکل این دو اپیزود هم مثل بقیه اپیزودها محدودیت زمانی بود که نویسنده، کارگردان و بازیگر با آن مواجه است. این محدودیت شاید در نوشتار به عنوان داستان کوتاه مشکلی ایجاد نکنه و اصلا جالب هم باشه! اما روی صحنه بردن یک نمایشنامه با روابط پیچیده و درهم، میان آدم ها در یک زمان ده تا پانزده دقیقه به نظر من فکر بیشتری می طلبه. اپیزود روز دروغ تنها اپیزودی بود که سعی داشت آغاز و پایان مشخصی داشته باشه. بازی های روز دروغ هم به ویژه مرد خیلی خوب بود.
کلیشه موضوع دیگری بود که در بعضی از کارها آزار دهنده بود. بخشی از بازیهای ماهرو، دختران انتظار و نور می رود از این نظر من رو آزار می داد و و در بعضی از این کارها خط سیر کارگردانی هم دیده نمی شد.
تفاوت کیفی در متنها هم احساس می شد به ویژه اپیزودهای آخر که البته باید چاشنی خستگی مخاطب رو هم به اونها اضافه کرد!
وحید هوبخت این را خواند
سلام و ممنون از یادداشت ... چون دختران انتظار و ماهرو توسط دو گروه کار شده .. ممنون می شم اگزروز که به تماشای کار نشستی یا اسم کارگردان رو دکر کنی کمک بشتری به گروه خواهد شد .. بازم ممنون از لطف بیکران شما
۱۰ تیر ۱۳۹۳
من فقط به عنوان یه بیننده علاقه مند نظرم رو دادم بعید می دونم بتونم کمک خاصی کرده باشم دوست عزیز! سه شنبه هفته پیش اجراتون رو دیدم.
خسته نباشید فراوان
۱۱ تیر ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید