در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش امشب به صرف بورش و خون
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 01:23:33
خرید بلیت
تخفیف دانشجویی با کد tiwallstudents
نمایش مونولوگ صابر ابر پس از شش سال
۲۲ فروردین تا ۱۱ تیر
۱۹:۰۰ و ۲۱:۰۰  |  ۱ ساعت
بها: ۳۰۰,۰۰۰ تومان
+ ۱۰% مالیات ارزش‌افزوده
سرگذشت دختری که بنا به دلایل نامعلومی دست به خودکشی زده و اکنون، پس از مرگش، همسر او به بازخوانی و بازگویی رخدادهای زندگی وی می‌پردازد.

- از همراه داشتن فرزندان زیر ۱۸ سال خودداری نمایید.

  • درهای سالن ۱۰ دقیقه مانده به زمان اجرا باز می‌شود. پس از بسته شدن در، ورود به هیچ وجه امکان‌پذیر نیست.
  • این نمایش راس ساعت اجرا خواهد شد و بعد از شروع به هیچ عنوان پذیرای تماشاگران عزیز نخواهد بود.
  • این نمایش هیچ صندلی برای بیرون از ظرفیت ندارد و فقط با بلیت اجرا و صندلی شماره‌دار میزبان شما است.
  • برای مشاهده نشانی پارکینگ‌های نزدیک پردیس تئاتر و موسیقی باغ کتاب لطفا اینجا را کلیک نمایید.
  • این اجرا میزبان مهمانان بالای ١٨ سال است.
  • در ضمن پیشنهاد گروه اجرایی با توجه به موضوع و رویکرد اجرا عدم حضور بانوان باردار(نیمه دوم بارداری) است.

عکس‌های پایه

نمایش امشب به صرف بورش و خون | عکس

اخبار

›› شروع دور دوم اجراهای «امشب به صرف بورش و خون» از ۳۱ خرداد

›› آغاز پیش‌فروش بلیت اجراهای خرداد «امشب به صرف بورش و خون»

›› پیش‌فروش بلیت سانس‌های ویژه نمایش «امشب به صرف بورش و خون» به کارگردانی صابر ابر آغاز می‌شود.

›› نمایش «امشب به صرف بورش و خون» به کارگردانی صابر ابر روزهای یکشنبه ویژه دانشجویان به صحنه می‌رود.

›› صابر ابر «امشب به صرف بورش و خون» روی صحنه می‌رود / آغاز پیش‌فروش بلیت

مکان

بزرگراه شهید همت، خیابان شهدای بانک مرکزی، بلک باکس پردیس تئاتر و موسیقی باغ کتاب
تلفن:   ۰۲۱-۸۸۶۵۷۲۴۶

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
بلاخره بعد از مدت ها نمایشی دیدم که روح تازه ای به باغ کتاب داده بود تهیه بلیط دشوار بود و در اخر بخت یارمان که همراه با گروه با جمع زیادی به تماشای این نمایش نشستیم. در اول طراحی صحنه و کارگردانی و سولو بودن بازی صابر ابر پکیجی بود که طنازی این هنرمند را درتمامی خوش سلیقه هایش به رخ میکشید. از ابتدای نمایش روایت گری داستانی که با شکستن دیوار چهارم و نمایشی چهار سویه نگاه ها را مجذوب میکرد .(تاتر زنده )نور،رنگ،لباس و بادی بازیگر همه فکر شده و برای هدف خاصی بود که روند نمایش را کوتاه و جذاب میکرد بازیگر تماشاچی را خوب میشناخت کلا آدمها را خوب میشناخت از حضورش در دنیای حرفه ای آرتیستی تا گاه بی گاه فکر ها را به زندگی شخصی اش پرت میکرد .
قضاوت ها و الگو های رفتای و تابو های فمنیستی که در آخر با هم ذات پنداری با شخصیت غایب داستان تیر خلاص را بر فرهنگ سازی زنانگی میزد. چیدمان اکسوسار میز های سِرو و بازی نزدیک این بازیگر هر لحظه باعث میشد گمان کنیم کانکشنی قرار است اتفاق بیافتد . اما این شرطی بودن صحنه و اکسوسار هم به سخره میگرفت در واقع میهمانی بود برای تفکر به درون در فضایی بدور از قضاوت در کهنه فروشی اعماق زندگی آدمی...
Paria_brh و پونه ٢٥ این را خواندند
امیرسپهر تقی لو این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
معمایی که تا ابد در ذهن همسر نازنین باقی میماند. حالا که من همه چی و گفتم، حالا که همه چی به خوبی و خوشی تموم شد، آخه چرا؟! دیگه مرد خودش نخواهد شد و اینو تو پایان بندی دیدیم. انگاری دو نفر مرده باشند، یکی مرگ واقعی و دیگری مرگ روحی و روانی
متنی متوسط با تکه هایی به یاد ماندنی و البته علامت سوالهای زیاد
دکور و نورپردازی خوب
طراحی لباس و نظری ندارم
موسیقی عالی
بازی صابر ابر و سرکار خانم نقوی خوب
کاری که خودت کارگردانش باشی و برای مونولوگ گویی نمی‌پسندم. چون نگاه بیرونی به بازی ها و میزان سن اگر از طرف نفر دومی باشد شاید کار ... دیدن ادامه ›› پخته تر شود.
بهرصورت نمایش قابل قبولی را شاهد بودیم که البته پایان کار خیلی باشکوه نبود، یعنی انرژی که برای انتهای نمایش باید گذاشته میشد به نظرم کافی نبود.
خسته نباشید به همه عوامل و دست اندرکاران این نمایش
نرگس رضوی، میثم محمدی، امیر مسعود و Paria_brh این را خواندند
امیرسپهر تقی لو این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
کیف کردم از بازی بی نظیر صابر ابر، ( با اینکه به شخصه چندان طرفدارشون نیستم در بازیگری. ) بازی در سکوت سرکار خانوم فاطمه نقوی و اقتباس بی نظیری که انجام شده بود.( متن های اینستاگرمی مهدی یزدانی خرم رو دوست ندارم اما دو کتاب خون خورده و سرخ سفید رو از ایشون خونده بودم که به شدت دوست داشتم و به امید اون ها رفتم و خوشحالم که امیدم تبدیل به نا‌امیدی نشد.) طراحی صحنه ی به وجدم آورد و با انتخاب موسیقی از آصف آویدان عزیزم روحم پرواز کرد. صحنه ی بازی با نور و سایه هم روحم رو جلا داد. بروشوری هم که فرهاد فزونی طراحیش کرده باشه خب معلومه که به بهترین شکل به محتوای نمایش نزدیکه و اصلا چه قدر خوشحالم که به مخاطب احترام گذاشتید و بروشور رو از اجرا حذف نکردید! همه چیز باهم مچ بود و عالی. تنها نکته ای که شما باید توی انتخاب نمایش بهش دقت کنید اینه که کلا مونولوگ دوست دارید یا خیر و اگر هم اولین تجربه تون هست این کار رو بهتون پیشنهاد می کنم. سر نمایش “همان چهار دقیقه” هم به این نتیجه رسیدم که صابر ابر به شدت کارگردان بهتری هست نسبت به بازیگر ولی بازیشون هم در این نمایش میخکوبم کرد و برای یک ساعت من رو از جهان اطرافم جدا. آخ که چه یک ساعت خوبی بود و آخ که چه جو خوبی داشت دیشب سالن. همه میخکوب؛ نه کسی با گوشی کار کرد، نه تلفنی زنگ خورد نه نور ساعت هوشمندی توی چشم زد. دوست دارم علاوه بر عوامل نمایش از تماشاگرای فهیمی که دیشب سانس ۱۹ به تماشای این کار نشستن هم تشکر کنم که این یک ساعت فوق العاده رو به من هدیه دادند.