«سزارین» با یک گزارش علمی از خیانت آغاز میشود؛ یعنی با شواهد و دقت نظر در مورد مباحث خیانت از نظر جامعهشناسی در جوامع بشر امروز که تأویلی اروتیک دارند، از گلف و سوراخ زبانبازی با زنی سخن میگوید که یک نشانه مشخص است. در این نمایش بیشتر فضاهای اجتماعی به نمایش گذاشته می شود و دردهای اجتماعی بیرون کشیده شده است. اسم نمایش هم از همین جا شکل می گیرد. دردها به نوعی سزارین می شوند؛ قبل از اینکه تولدی برایشان رخ بدهد، این دردها را بیرون می کشد و متولدشان می کند. دردها هویتی را در جامعه ایجاد می کنند که ناشناخته است و تاریخچه ای را شکل می دهند که ما با آنها آشنا نیستیم. در نگاه عامیانه این دردها همان خیانت ها و هوسرانی هایی هستند که در زندگی با آنها مواجه می شویم. تناقض ها و پارادوکس هایی که در زندگی امروز وجود دارد و لذت های آنی که افراد به دنبالش هستند و می خواهند سریع به آن برسند و زود هم از آن فارغ می شوند. به دنبال این هستیم که نشان دهیم عشق چیز مقدسی است و باید با نگاهی مقدس هم به آن نگاه شود نه اینکه بخواهیم مقطعی و لحظه ای به آن نگاه کنیم و استفاده ابزاری از آن بکنیم.