پروانه معصومی بازیگر فیلم های کلاغ، رگبار،ناخدا خورشید،گل های داوودی در گذشت.
رگبار ساخته بهرام بیضایی دهمین فیلم پرفروش سینمای قبل انقلاب بود.
بیضایی ماجرا را از عکس یک دختر گمشده شروع میکند که برای مجری معروف تلویزیون آشنا می آید انگار این دختر را جایی دیده است ولو در خردسالی!! نام مجری اصالت است که اصالتا یتیم جنگ است که با مادر خوانده خود که اورا به فرزند خواندگی گرفته است زندگی میکند همسرش ابتدا به موضوع بی اهمیت است ولی وقتی هدف ربایش یک متجاوز جنسی قرار میگیرد و فرار میکند با خودش فکر میکند نکند آن دختر جهت تجاوز ربوده شده است ماجرا در محله سنگلج که محله مهم تهران قدیم است و هنوز هم تیاتر معروف دارد دنبال میشود بیضایی ما را به سنگلج و سردرباغ ملی میبرد تا حرف های مادر پیر بیمار را از عاشق دلباخته اش بشنویم که نمیدانیم چرا رهایش کرده است در جستجوی هویت گمشده آرام آرام فیلم با بازی قوی اوج میگیرد اما بیضایی میگوید اگر دو نفر بهم برسند همچون زوج جوان فیلم برای هم تکراری میشوند ولی اگر دو نفر بهم نرساند این جاذبه تا پای گور ادامه دارد ضمنا گذری به تیفوس جنگ جهانی اول در ایران توسط همین مادر پیر که قهرمان فیلم میشود میزند بیضایی میگوید گمشده همان مادر است آب در کوزه و ما تشنه لبان گرد جهان میگردیم.
در واقع بیضایی میگوید مجری که اینهمه سعی میکند گمشده ای را
... دیدن ادامه ››
به خانواده اش برساند تا این دوری را از بین ببرد خود باید فاصله اش را با مادرش کم کند چرا که مادر پیر در تنهایی ترس در هویتی گمشده است که از دیگران دور مانده است.
در کل فیلم معمولی بود.ولی لوکیشن خوب بود کارگردانی قوی نبود.
آسیه به نوشتن خاطرات مادر میپردازد. مادر از بهار میگوید و چراغانی، از دوربینی فانوسی که برای نامزدش از اروپا آورده بودند، از نامزدی که او را بسیار دوست میداشت و پدری که هنوز ورشکست نشده بود. آسیه با اندوه در بارۀ امکان پیدا نشدن دختر سخن میگوید. سپس با اشاره به بزرگی شهر، پیشنهاد میکند که با هم به دیدن شهر بروند. مادر میگوید که این شهر، شهر او نیست. ولی پس از اصرار آسیه راضی میشود و میگوید: «بیا با هم دنبال تهران قدیم بگردیم» (دقیقۀ 57-59). مادر از سال جنگ میگوید، از تیفوس، از جیرهای بودن نان سیلو و شکرِ زرد، از پرستار شدنش، از دستههای مهاجرانِ لهستانی، از سرمای سخت و از یافتن پسر کوچکی در بیمارستان که با گریههایش انگار امان میخواست.
آسیه زن خانم مجری که تحصیلکرده قشر متوسط جامعه است و معلم کودکان کر ولال که در عالم خودتنهایند میباشد، تنها کسی است که میتواند یکی بودن دختری را که جوانیاش در دورۀ اشغال گم شده و پیرزنی که به عزای آن جوانی نشسته است دریابد
فیلم راه دوم با بازی پروانه معصومی هم خوب است.