در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال فیلم سال دوم دانشکده من
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 00:53:45
بها: ۵,۱۰۰ تا ۷,۰۰۰ تومان
مهتاب و آوا دانشجویان سال دوم دانشکده هستند که به اتفاق تعدادی دیگر از همکلاسی‌هایشان برای یک سفر چند روزه دانشجویی از تهران به اصفهان می‌روند...

اخبار

›› بزرگ شدن و بلوغ بی دلیل

«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
برداشت شخصی من از این فیلم که خیلی سعی کردم هم نظری واسش پیدا کنم ولی نشد این بود که:
بعد از تکرار این مسئله که آوا حرفامون رو میشنوه،مهتاب شروع به قصه پردازی راجع به خودش و علی کرد.داستان مهتاب و علی جلوی بیمارستان اصفهان تموم شد و واسه ملاقات و اتفاقات وابسته به آیدا در تهران تکرار شد.مثل قسمت سینما که مهتاب هم به آوا و هم نامزدش دروغ گفت،این اتفاقات مربوط به مهتاب و علی توی ذهن مهتاب بود برای تحریک کردن آوا تا بیدارش کنه.واسه همین آخر فیلم هم گفت یه روزی بالاخره همه چیو خودت میفهمی آوا..
امیر مسعود، جعفر میراحمدی و پویا فلاح این را خواندند
علی عبدالرحیم این را دوست دارد
هم نظر نیستم باهاتون
۱۹ خرداد ۱۳۹۹
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نمیدونم دقیقا فیلم چی میخواست بگه معمولا فیلم های آقای صدر عاملی قصه و داستان دارند این فیلم هم داشت اما این داستانه چی میخواست بگه جای بحث داره. ... دیدن ادامه ››
جدا از سن و سال، دانشجوهایی که ما دیدیدم به نظرم بیشتر به محصل های دبیرستانی میخوردند تا دانشجو. چیزی که از آوا متوجه شدم این بود که مدام به دوست پسرش گیر میداده حتی زمانی که با مشتری هاش صحبت میکرده میگفته که داری با مشتری های دخترت تیک میزنی و بعد طبق صحبت های مهتاب ما فهمیدیم که علی پسر وفاداریه و فقط به آوا فکر میکنه بعد میبینیم که رابطش با مهتاب بیشتر میشه تا جایی که مهتاب به آوا میگه من حس علاقه به علی پیدا کردم یا برو یا برگرد من دیگه نمیتونم این وضعیتو تحمل کنم الان فیلم داره به من چی میگه؟؟؟ میگه که اگر یک طرف نباشه طرف دیگه اگر در کنار کسی دیگه باشه احساس علاقه پیدا میکنه و میره؟ یا طبق حرفای مهتاب به آوا میخواست بگه که علی وفادار میمونه به آوا؟ که هردو مورد روی هواس. برخورد مسئول سفر (ویشکا آسایش) به نظرم خیلی مصنوعی و غیر واقعی بود که دقیقا مثل فیلم ورود آقایان ممنوع بود. مورد دیگه نامزد مهتاب اصلا از کجا فهمید که مهتاب با علی از اصفهان برگشته؟ و بعد در یک صحنه ای بهش گفت که ما دیگه فقط فامیلیم اما آخر فیلم دیدیم که دوباره مهتاب باهاش قرار گذاشته خب این تحولات چطوری اتفاق افتاد؟
یکی از نکات مثبت آقای صدرعاملی اینه که معمولا در فیلم هاشون از بازیگرهای تازه وارد استفاده میکنند به نظرم کار خیلی خوبیه و باعث میشه که استعداد های جدید کشف بشن دستشونم درد نکنه
با حفظ احترام به آقای صدرعاملی ولی این فیلمشون رو دوست نداشتم
واقعا در عجبم که چی میشه که پرویز شهبازی چنین فیلم نامه ی ضعیفی نسبت به کارهای قبلی خودش می نویسه و رسول صدرعاملی با اون سابقه ی فیلمسازی , اینقدر دم و دستی و بی حال و تلویزیونی کارگردانی می کنه ... دو تا ربات شدن نقش های اول فیلم , فیلمی کند و ملال آور و بی سر و ته ...