در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال فیلم دارکوب
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 22:10:09
بها: ۵,۱۰۰، ۵,۲۰۰ و ۵,۵۰۰ تومان
هیچ چیز سخت تر از اون نیست که ببینی عزیزت تصمیم گرفته تنها باشه. تو از دیدنش، از شنیدن صداش لذت می بری اما اون درها رو بسته و تنهایی رو جای تو انتخاب کرده… هیچ چیز سخت تر از اون نیست که ببینی تنها شدی. عزیزانت رو می بینی و دوستشون داری ولی همه تو رو انکار می کنن. درها رو به روت بستن و تو تنها شدی. تنهایی باتلاقه…

گزارش تصویری تیوال از نشست پرسش و پاسخ فیلم دارکوب / عکاس: پریچهر ژیان

... دیدن همه عکس‌ها ››

گزارش تصویری تیوال از نشست فیلم دارکوب در دو قدم تا سیمرغ / عکاس: سارا ثقفی

... دیدن همه عکس‌ها ››
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
دارکوب، مداوم نوک تیز و برنده اش را به تنه درخت می کوبد. استقامت و صدای مداوم خرد شدن چوب، مفهموم هایی است که با شنیدن دارکوب یادمان می آید. دارکوب می خواهد یادمان بیاورد که هر کجا و با هر منصبی هستیم، بدانیم که همه از گرفتار شده به اعتیاد بیزارند. دارکوب مثل نمونه های قبلی خودش، وارد زندگی یک معتادی شده است که علاوه بر معتاد بودن، مادر هم هست. این نکته طلایی در شخصیت پردازی این فیلم است. مادری که درگیر اعتیاد است و حتی مجبور به خودزنی می شود، اما در برابر دخترش مهربان می شود و جوجه رنگی برایش می خرد. و اوج شخصیت پردازی مادرِ درگیر اعتیاد جایی است که موهای دخترکش را بافته است. بیزاری از معتاد، یا عدم درک و توان همزیستی با یک فرد معتاد نکته دیگر فیلم است. چرا که چه دوستان مهسا (سارا بهرامی ) که در آخرین دقایق فیلم به دنبال منصرف کردن روزبه (امین حیایی) از حضور در دادگاه هستند و چه مازیار (هادی حجازی فر) برادر مهسا که با یقین او را لایق مادری کردن نمی داند. دارکوب، نمایانگر فرورفتن دسته جمعی بخشی از جامعه در معضلات و مشکلات است. مهسا که حالا یقین دارد که فرزندش زنده مانده است، به دنبال رسیدن به اوست و نیلوفر(مهناز افشار) با تقلای مهسا به یاد می آورد که مادر واقعی باران نیست و او برخلاف روزبه که به دنبال فرار از مهسا و اثبات حقیقت مادر بودنش است، سعی دارد تا رضایت نسبی مهسا را جذب کند و بدون عذاب وجدان مادر بماند. البته که پایان بندی هم از شک و تردید مهسا حکاخیت دارد. مهسا که رهایی از اعتیاد را هنوز باور نکرده است، رضایت می دهد که نیلوفر مادر باران بماند و همین می تواند نشانی باشد از خانمان سوز بودن اعتیاد....
فرناز نوروزعلی این را خواند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
عالی بود , واقعا بی نظیر!
بعد از تموم شدن فیلم, فقط به این فکر میکردم که بازی سارا بهرامی, لایق چندین سیمرغ بود!! نه یکی!
داستان فیلم کاملا کلاسیک و حتی تکراری است. اما این جزئیات است که سینما را می سازد. شروع فیلم از همان ابتدای تیتراژ کاملا کوبنده است. در ادامه ... دیدن ادامه ›› در لحظه هایی که بهروز در فروشگاه درگیرکار روزانه است و مهسا بارها مزاحمش می شود، استرس و تنش داستان به خوبی به تماشاگر منتقل می شود. همچنین در صحنه ای که همسر بهروز از پاتوق معتادان در پارک برگشته و بهروز سوال و جوابش می کند و گلی با جوجه هایی که در دست دارد مدام روی اعصاب آنها راه می رود. همین که تماشاگر درگیر مشکل شخصیت های داستان می شود، نگران سرنوشت شخصیت ها (حتی مهسا) می شود و تنش داستان، تماشاگر را هم در بر می گیرد. یعنی با فیلم خوبی طرف هستیم.
نگاه کنیم به کیسه شهروند که خرید های تینا در آن است (بعد از گرفتن پول از بهروز). اینکه چطور این کیسه دست به دست می شود و به واسطه همین کیسه خرید، نیلوفر ( و حتی مهسا) می فهمند که بهروز با تینا ملاقات داشته.
- بازی در نقش معتاد سهل و ممتنع است. بازیگر با کوچکترین خطایی به دام کلیشه می افتد. اما به نظرم سارا بهرامی به خوبی نقش دوگانه خود را بازی کرده از سویی زنی معتاد که دنبال اخاذی است. از سویی یک همسر/ مادر که هم حس مادرانه نسبت به فرزند خود دارد و هم نسبت به نیلوفر حس حسادت دارد و این حسادت در نگاه و چهره اش بارز است. تماشاگر گاهی حتی حق را به او می دهد. (او حق دارد حداقل فرزندش را ببیند و یا مهریه اش را بگیرد.) اما جدا از بازی سارا بهرامی، بازی امین حیایی هم در این نقش جدی خود، خوب و قابل قبول هست.
- مهسا در عین نیاز مالی دو میلیونی را که از بهروز می گیرد جوانمردانه به تینا دوستش می دهد تا او بچه اش را نگه دارد. نامزد تینا در کمال نامردی پول را می گیرد و فرار می کند. این بار تینا از بهروز مبلغی را می گیرد اما به مهسا چیزی نمی گوید و حتی حاضر است مهسا را بکشد تا بهروز خلاص شده و همچنان به تینا پول بدهد.
- یک ایراد وارد به فیلم صحنه هایی است که مصرف مواد مخدر- اگر چه به صورت نامشخص- نمایش داده می شود. سال ها پیش رخشان بنی اعتماد هنگام اکران فیلم "خون بازی" گفته بود که صحنه های تزریق مواد مخدر را مخصوصا نمایش نداده تا تماشاگران احتمالی که قبلا معتاد بوده اند، مجددا به سمت مواد مخدر بازنگردند. ای کاش این مورد در این فیلم هم بیشتر رعایت می شد.
- پایان بندی دیگری برای فیلم نمی شد تصور کرد. مهسا راهی جز کنار آمدن با قضیه ندارد. او به عنوان یک مادر راحتی فرزندش را می خواهد قطعا خودش نمی تواند دخترش را خوشبخت کند. اما پیش بینی اینکه بعد از ترک اعتیاد، مهسا چه کار خواهد کرد مشکل است. شاید باز به دنبال فرزند خود باشد، شاید باز به ورطه اعتیاد بیفتد و به دنبال اخاذی از بهروز باشد یا ...

پی نوشت: یکی از مشکلات جامعه ما، نبود مهارت های زندگی در افراد است. شاید اگر زوج فیلم دارکوب به مهارت هایی همچون مدیریت استرس، مدیریت خشم، مهارت حل مسئله و... مسلط بودند داستان فیلم به گونه ای دیگر رقم می خورد. البته این نکته هم از مزیت های فیلم محسوب می شود و می تواند توسط دوستان متخصص در این زمینه بیشتر بررسی شود.