در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش دل سگ
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 20:54:01
امکان خرید پایان یافته
۱۷ تیر تا ۰۱ شهریور ۱۳۹۳
۲۰:۳۰  |  ۱ ساعت و ۱۰ دقیقه
بها: ۲۵,۰۰۰ تومان

بر اساس رمان دل سگ نوشته بولکاگف ترجمه مهدی غبرایی

تلفن رزرو:

09374672641
09195173027

نکته: ردیف های بسته روی تیوال از طریق سایت تماشاخانه ایرانشهر قابل خرید می باشد

گزارش تصویری تیوال از نمایش دل سگ / عکاس: ماندانا رنجبر

... دیدن همه عکس‌ها ››

گزارش تصویری تیوال از نمایش دل سگ / عکاس: شراره سامعی

... دیدن همه عکس‌ها ››

گزارش تصویری تیوال از آیین افتتاح نمایش دل سگ / عکاس : شراره سامعی

... دیدن همه عکس‌ها ››

گزارش تصویری تیوال از تمرین نمایش دل سگ ( سری دوم) / عکاس: شراره سامعی

... دیدن همه عکس‌ها ››

گزارش تصویری تیوال از تمرین نمایش دل سگ ( سری نخست) / عکاس: شراره سامعی

... دیدن همه عکس‌ها ››

اخبار

›› یادداشت نوید محمدزاده بعد از گفتگو با آوای تیوال

آواها

مکان

خیابان طالقانی، خیابان شهید موسوی شمالی، جنب خانه هنرمندان، تماشاخانه ایران‌شهر
تلفن:  ۸۸۸۱۴۱۱۵_۸۸۸۱۴۱۱۶

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
لغو و جابه‌جایی اجرای جمعه ۳۱ مرداد به شنبه ۱ شهریور

از سوی مجموعه محترم ایرانشهر مطلع شدیم اجرای روز جمعه ۳۱ مرداد این نمایش لغو شده است، با توجه به اینکه این اجرا واپسین اجرای این نمایش بود اجرای ویژه ای برای روز شنبه ۱ شهریورماه برگزار خواهد شد و بلیت شما دوستان به روز شنبه ۱ شهریورماه و همان ساعت جابه‌جا شده است، شما می توانید با همان کد پیگیری روز شنبه ۱ شهریور به گیشه مجموعه ایرانشهر مراجعه نمایید و به دیدن نمایش بنشینید.

دوستانی که به هر دلیل نمی توانند در این روز به تماشای این نمایش بنشینند، می توانند برای لغو خرید خود نهایت تا فردا جمعه ۳۱ مردادماه با ذکر کدپیگیری شماره کارت و نام صاحب کارت خود به پشتیبانی تیوال به نشانی support@tiwall.com ایمیل بفرستند.

اطلاع رسانی از طریق پیامک و ایمیل به عزیزانی که در این روز بلیت تهیه نموده اند نیز انجام شده است.
yani chi??????????????/ in che vazeshe?????????? mage mardom maskharan???
۳۰ مرداد ۱۳۹۳
!!!!! به ایران خوش آمدید !!!!!
۳۱ مرداد ۱۳۹۳
آخه چرا؟؟؟؟؟
عجب!!!!!!!!!
۳۱ مرداد ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
جفای به مخاطب

پیش از تماشای نمایش دل سگ ، با نیم نگاهی به زندگی بولگاکف ، می توان مطمئن شد که مخاطب اثری به شدت ضد انقلابی هستی.دل سگ را بولگاکف در سال 1925 در همان نخستین سال های پیروزی انقلاب بلشویکی هنگامی که کارگران حزب سوسیال دموکرات در روسیه به رهبری لنین علیه منشویک ها شوریده بودند نوشت و تا 62 سال بعد در گوشه ای خاک خورد ، تا در زمان اتحاد جماهیر شووروی سابق اجازه نشر بیابد.بولگاکف بریده از تفکر انقلابی و به دور از آرمان های آن و با انزجار از ایدئولوژی های کمونیستی به سیاق استالینیسمی خودش در داستانی متافوریک چگونگی بدل شدن یک سگ به انسان را به تصویر می کشد.
این داستان به این دلیل مهم است که شرایط اجتماعی و سیاسی زمانه اش را به داستان گره می زند نه به خاطر فضای خلاف واقع یا سوررئالش .او در تمام طول حیات داستان نویسی اش یک چیز در سر داشت ؛ مبارزه با اندیشه های مارکسیستی و مخالف با رویه دگماتیسمی اش و در آخر نشان دادن بی مایگی این اندیشه.
گرایشات ضد انقلابی بولگاکف زمانی که قرار است یک سگ به انسان بدل شود، به ضد خود بدل شده و نشان می دهد شرایط ضد انقلابی مولدی از درون یک انقلاب است.به نظر یعقوبی هم ، به دنبال نشان دادن همین رویه و نکته است.متنی با طعنه به اندیشه های سوسیالیستی و قراردادن شخصیت پروفسور در لباس یک ضد چپ افراطی و میل افراطی او به تربیت گونه ی انسانی زاده دست خویش نشات گرفته از جامعه ایدئولوگی است که همه باید در آن یکسان پرورش بیابند.در ابتدا به نظر می آید ... دیدن ادامه ›› یعقوبی هم در صدد است میدان را برای جدال ایده های متضاد و مختلف باز کند ، جدال میان تمدن و طبیعت ، انسان و حیوان کارگر و سرمایه دار.به این معنا متن بولگاکف میدانی است برای نزاع تمامی این ایده ها.
از سویی مولف با بدل کردن یک سگ به انسان در صدد نشان دادن دخل و تصرف نابخردانه و خودسرانه انسان در طبیعت است دخالتی که آرام آرام امر غریزی را به امری نمادین بدل کرده و به ظاهرش شکل می دهد. موجود جدید اگر این نمادها را درونی نکند تحقیر می شود.ساختاری معیوب که انسانی کج و معوج ساخته است. انسانی که پس از اندکی تفکر پرولتاریا را در خود پرورش می دهد و پروفسوری که نماینده آن طیف از طرفداران پرولتاریاست که هرگونه ایده چپ را از ریشه قطع می کند.انسانی که قرار است ایده های پروفسور و نمادهای او را درونی کند اما به پرولتری گرایش پیدا می کند و از همین روست که تمام حقوق او نقض و شاریکوف تحقیر می شود.
مخلوق دست پروفسور نباید حامی پرولتاریا و طبقه کارگر باشد از این رو باید او را نابود کرد و به هیبت همان حیوان در آورد.
اما متن نمایش نامه دل سگ
با کمال احترامی که برای یعقوبی و طرفدارانش و دوستداران نمایش دل سگ قائلم ، راستش اصلا دستم نمی رفت تا درباره متن نمایشنامه یعقوبی چیزی بنویسم چرا که به نظرم نمایش نامه ای بود با آغاز و پایانی مشخص و در واقع چینش دیالوگ ها و پرده های سریع ، به هم ریخته ،آشفته ، ناهمگون و گاهی اوقات زورکی برای پیشبرد قصه ، نه درام.
متنی که در آن تغییر شخصیت مشهود اما گره افکنی ها نامشهود بود و علت بعضی از تعویض صحنه ها نامعلوم و گنگ بود و اگر این اتفاق نمی افتاد و صحنه ها تعویض نمی شد در واقع هیچ اتفاقی در روند نمایش نمی افتاد و البته میزانسن ها و طراحی های معمولی و ساده حرکت بر روی صحنه.

دیالوگ هایی که حساسیت بر انگیز بود و به اشتباه شجاعت تلقی می شود دیالوگ هایی که هنگام ادا کردنش سالن را به وجد می آورد و همه را به تشویق مجاب می کرد ، که البته من دلیلش را نمی فهمیدم و در واقع این نوع دیالوگ نویسی و ارائه آن را نه شجاعت نویسنده بلکه جفای به مخاطب و جیب آن می دانم
شاید بیشتر نمایش یعقوبی به خاطر بازی بعضی بازیگران است که قابل تحمل است و اگر بعضی بازیگران نبودند باید انتظار داشت بازیگران برای صندلی های خالی بازی کنند.
و در انتها بازی شریف نوید محمد زاده و شاید کمی هم حبیب رضایی و بازی دوست داشتنی سهیل قنادان در نقش دوست شاری کوف را می ستایم
جناب بخشی استوار عزیز
ممنون از نقد خوبتان . بسیار جالب و خواندنی بود .
بخصوص آخرین پاراگراف که کاملا" با آن موافقم .
۲۹ مرداد ۱۳۹۳
"گرایشات ضد انقلابی بولگاکف زمانی که قرار است یک سگ به انسان بدل شود، به ضد خود بدل شده و نشان می دهد شرایط ضد انقلابی مولدی از درون یک انقلاب است.به نظر یعقوبی هم ، به دنبال نشان دادن همین رویه و نکته است.متنی با طعنه به اندیشه های سوسیالیستی و قراردادن شخصیت پروفسور در لباس یک ضد چپ افراطی و میل افراطی او به تربیت گونه ی انسانی زاده دست خویش نشات گرفته از جامعه ایدئولوگی است که همه باید در آن یکسان پرورش بیابند."

این بند عالی بود. همیشه ام بهت گفتم که خیلی جذاب و روون می نویسی. آفرین

پ.ن: در ضمن در مورد کار هم 100درصد بات هم نظرم
۰۸ شهریور ۱۳۹۳
علیرضا بخشی استوار (arbodoclab.ir)
مصطفی ممنونم که خوندی :) دوست پر انرژی و خوش اندیشم
۰۹ شهریور ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
بسیار معمولی

شب 17 مرداد با جمعی از دوستان به تماشای این تئاتر رفتیم ... چندان خرسند و راضی از سالن بیرون نیومدیم. از نقاط قوت این نمایش میشه به موسیقی بسیار خوبش اشاره کرد که واقعا با فضای بلوک شرقی داستان و همچنین موضوع داستان همخوانی داشت. بازی نوید محمدزاده بسیار خوب بود و همچنین بازی اقای حبیب رضایی .
اما داستان چندان سوژه ی جدیدی رو دنبال نمیکرد ... بحث بوجود امدن یک شخصیت سوسیالیست در دل یک دیکتاتوری ، پا گرفتنش و به زوال رفتنش و در نهایت نابودیش توسط ایجادکنندگانش. اما روند داستان چندان تاثیرگذار و جذاب پیش نمیرفت ... پردازش داستان به نظر من میتونست قویتر انجام بشه ، بطور مثال صحنه ای مثل هفتیر کشیدن شخصیت اصلی روی پروفسور و دکتر که اشاره به سر باز کردن عقده ی اون داشت، چندان تاثیرگذار نبود
درهرحال چندان راضی از سالن بیرون نیومدم...امیدوارم در ماههای پیش رو، شاهد آثار قویتری روی صحنه باشیم
من ه موافقم با شما معمولی بود و تصور دیگه ای داشتم مخصوصا با این حجم تبلیغات فعلا که دور دور نوید محمدزاده است و خوب و عالی بود کلا آقای یعقوبی کاراشون خوش ساخته مثل این یکی اما شاید نسبت به بقیه کاراشون چندان جذاب نبود جز اون دسته از کارا بود که اگر همم نرفتین چندان چیزی رو از دست ندادین
۲۵ مرداد ۱۳۹۳
ممنون از نظرتون آرزو جان
۲۶ مرداد ۱۳۹۳
نوید محدزاده شاهکاره
۲۱ شهریور ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید