در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش اینرسی
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 16:36:05
امکان خرید پایان یافته
 
۲۱ تا ۳۱ خرداد ۱۳۹۴
۲۰:۳۰  |  ۵۰ دقیقه
بها: ۱۰,۰۰۰ تومان

این نمایش خردادماه 94 به روی صحنه رفته است که شما می‌توانید برای خواندن نظر ودیدن عکس و... اینجارا کلیک کنید

گزارش تصویری تیوال از نمایش اینرسی / عکاس: سید ضیا الدین صفویان

... دیدن همه عکس‌ها ››

آواها

«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
اینرسی رو دیدم

بعد از دیدن کار می بینم پوسترش چقد خوب طراحی شده ، تبریک به طراحش

برای من کار از تحرک کمی برخوردار بود ، ینی فکر می کنم اگه برای بازیگرا سکانس های حرکتی چرخشی در نظر گرفته میشد که بازیگرا با هر نامه جلوی تماشاچی ها بچرخن ، هم کار پویا تر میشد ، هم آدم می تونست اجرا رو متنوع تر تجربه کنه

همین طور در مورد طراحی صحنه و لباس ، به نظرم خلا اش قابل احساس بود. کار گرون و پر خرجی هم نه ، حتی اگه کف فضا با روزنامه پوشونده شده بود آدم بیشتر احساس میکرد وسطه وسط یه روایته

نمیدونم طرح دار بودن و متنوع بودن لباس بازیگرا بود یا چیز دیگه ای که نمی ذاشت رو داستان تمرکز کنم و روال داستان ها رو پیگیری کنم

در کل به نظرم کار خوبیه ولی جای کار داره که به اجرای بهتری تبدیل بشه :)
ممنون که تشریف آوردی :)
۲۸ خرداد ۱۳۹۴
"بعد از دیدن کار می بینم پوسترش چقد خوب طراحی شده ، تبریک به طراحش"
منم تبریک میگم
۳۰ خرداد ۱۳۹۴
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
- - خواندن این متن ممکن است شما را با بخشی از حال‌وهوای اجرا آشنا کند - -

وقتی قلم در خدمت آنچه که در ذهن نویسنده است خلاقانه بچرخد، هرچقدر هم که ظاهر قضیه گنگ و مبهم باشد، نهایتاً تصویر روشنی از آنچه که در داستانِ اطرافت می‌گذرد خواهی داشت. داستان اطرافت از آن منظر ، که این خلاقیت در اجرا هم بی هیچ اغراقِ بیش از اندازه‌ای به‌کار رفته و تو را به قلب داستان می‌برد. شاید این‌که در اجرا یکی از خانم‌ها روبه‌روی من قرار گرفت بیشتر کمکم کرد که با شخصیت مذکر داستان همزادپنداری کنم و کنجکاوانه به سراغ مرتب کردن توالی اتفاق‌ها و حس‌وحال جاری بین بی‌بی و زاوش بپردازم. صحنه*ای که بی‌بی ، در میان اصرارهای راوی برای ترک سالن توسط تماشاگر ، اعترافی می‌کند در انگیزش احساسی بسیار موفق بود و در کنار واقعۀ باغ پدر بی‌بی و لحظۀ اعدام زاوش نقاط اوج داستان به حساب می‌رفت.
متنم را با اشاره به خلاقیت در متن شروع کردم و به این اشاره خاتمه دهم که عبارات به‌کار رفته در متن برای فضاسازی و بیان وقایع بسیار بدیع بود، از تعریف شکل اتاق‌ها و صحنه‌آرایی مهمانی باغ تا توصیف موقعیت مکانی پرسوناژها و اجسام در صحنۀ دادگاه.

و چه خوب بود هدیۀ پایانی اثر...

- - - - - - - - - - - - - -
*اگر بتوان آن‌را صحنه خواند.
ممنون از لطفتون که قدم رنجه کردید
۲۵ خرداد ۱۳۹۴
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید