ما کاری به حُکم نداریم...
حُکمِ رو کاغذ مال محکمه است.اصلیتِ حُکم مالِ خداست که ما و مَنِش ریخته و گلریزون میکنیم واسه کسی که آزاد میشه از این چاردیواری که همهی دنیا چاردیواریه...
کَرمِ مرتضی علی یه مرد که واسهی شرف و ناموسش دوازده سالو کشیده ، وجدانش بالاتر از این پولاست که کاغذه...
سلامتی سه تَن : ناموس و رفیق و وطن...
سلامتی سه کَس : زندونی و سرباز و بیکس...
سلامتی باغبونی که زمستونشو از بهار بیشتر دوست داره...
سلامتی آزادی...
سلامتی زندونیای بیملاقاتی...
چقدر تعریف این فیلم را میکردند ولی فقط یک مشت دیالوگ بود و نزدیک به توهمات ذهنی عقیدتی های نظام