گروه کارگردانی
بهاره خالقی
پرستو ایمانی
گروه تبلیغات مجازی
عباس براتی
سامان مهآبادی
سعید سراجی
هادی احمدی
ماریا جان بزرگی
یک حادثه در چهارراه فخرآباد که بوی انتقام میدهد...
شادی دختری بیست و سه ساله پس از ماجرای تلخ جدایی پدر و مادرش روزهای سختی را سپری میکند و به فاصلهی زمانی کوتاهی مادرش را از دست میدهد. او یک زن را عامل اصلی تمام این اتفاقها میداند و همین موضوع زمینهساز انگیزهای برای انتقام میشود. یک روز زمستانی، انتقام با اسید، حوالی چهارراه فخرآباد ...
- جایزهی بهترین بازیگر زن - جایزهی بهترین بازیگر مرد - کاندید بهترین کار و کاندید بهترین نمایشنامه از ششمین جشنوارهی تیاتر شهر
تعداد محدودی بلیت بخش بیرون از ظرفیت همه روزه از گیشه سالن انتطامی قابل تهیه میباشد.
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
خیلی نمایش خوبی بود
نور و موسیقی عالی بود
دیوار نوشته ها که یه بخشی از داستان بود جذاب بود به طوری که مخاطب سعی میکرد از خوندنشون جا نمونه
شروع نمایش پر دیالوگ و گنگ بود ولی رفته رفته نمایش خودش رو نشون داد و مخاطب رو دنبال خودش کشوند
طنز کوچیکی ام که تو کار بود به نظرم خیلی ظریف و دلنشین بود
ویولن , ویولن , ویولن :)) به هر سمت این نمایش که نظر میانداختیم و یا بهش گوش میدادیم با یک ویولن مواجه میشدیم ! :)) .. و در رابطه با موسیقی این نمایش که فکر میکنم تحولی در انتخاب سبک قطعات موسیقی در نمایش ها باشه .. انتخاب قطعه Intro, the gates of hell به نظرم بیشتر جالب اومد .. مایل بودم بدونم دلیل انتخاب این قطعه چی بوده و به چه علت انتخاب شده .. و به غیر از نوای ویولنی که درش هست .. مثلا اسم آلبوم و عنصر اصلی که آب و مایعات هست و اشاره ای به این جمله معروف نمایش داره که : "مراقب بطری و محتوای داخل اون باشیم" ! :) .. در انتخابش دخیل بوده یا نه .. در هر حال من کل آلبوم را گوش دادم و نکات ویژه ای از خلاقیت که از ادغام سبک ها و نوازندگی در آن وجود داشت .. که شاید به دلیل تبحر آهنگ ساز در سبک های مختلف بوده .. و همینطور تاثیر پذیری به میزان زیادی از گروه پینک فلوید را در آن یافتم ..
درود کیان عزیز احوال شما :)) .. تقریبا از هر دوستی را که در این مدت کوتاه ملاقات کردم یکی از سوال ها این بوده که از کیان عزیز چه خبر و خیلی ارادت دارم خدمت شما دوست عزیزم .. علت نخواندن کامل متن بوده و وقتی دیرهنگام پروفایل شما رو دیدم متوجه شدم کلی نوشته های خوب و خواندنی دارید که به نوعی سخت (برای من) نگارش شده و من از دست داده ام که در آینده با دقت بیشتری مشاهده کنم .. در مورد لایک هم که خود شما مظهر و منشاء لایک هستی :)) و بسیار دوست داشتنی و به گونه ای که اصولا لایک در شما حلول میکند :)) .. ( دیکشنری را چک کردم و ممکنه که حلول لغت درست باشه ) :)
در سر مروارید می پرورانی و در دل گوهر جلا میدهی رفیق خوبم که چاکراه هایت به چهارسوی گیتی گشوده است و طبعی لطیف و ذائقه ای غنی حاصل وسعت چنین وجودی ست.
درود بر جملگی شما یاران که ده باره دیدار یکان یکانتان دعای دائم حقیرست.