در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش فریاد خاموش
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 19:45:38
امکان خرید پایان یافته
۲۳ فروردین تا ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۱
۱۸:۴۵  |  ۱ ساعت
بها: ۴۰,۰۰۰ تومان
+ ۹% مالیات ارزش‌افزوده

- از همراه داشتن فرزندان زیر ۸ سال خودداری نمایید.

توجه: به دلیل بازسازی حریم تئاترشهر، ورودی همه سالنها، تا اطلاع بعدی از پیاده‌روی خیابان ولی‌عصر (عج) است. برای دیدن مسیر لطفا اینجا را کلیک کنید.

 

مکان

تقاطع خیابان انقلاب و ولی‌عصر (عج)، مجموعه فرهنگی و هنری تئاترشهر
تلفن:  ۶۶۴۶۰۵۹۲-۴

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
نمایشنامه جذاب و گیرا نبود
گاهی شلوغ کاری اضافی در بازی ها باعث بهتر شدن اثر نمیشود …
| امتیاز ۲ از ۵ |
سپهر و امیر مسعود این را خواندند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سلام به همه

با اینکه وقتی این نمایش تموم شد، خیسی صورتم قابل مشاهده بود، ولی به این کار ۲ داده بودم! .. شاید به خاطر افتی که فکر میکنم در اپیزود سوم متن رخ میداد .. چون به نظرم (اونطور که یادم مونده) پرداختش به سمت کلیشه‌ رفت و نتونست حرف مهمش (که البته اشکال نداره به خاطر مهم بودنش تا سرحدّ کلیشه تکرار بشه) رو خوب بزنه.
اما دوباره که بهش فکر کردم به خاطر جنبه‌های مثبت نمایش، امتیازم رو به ۳ تغییر دادم.
انتخاب بازیگرها برای هر اپیزود خیلی خوب و متناسب بود؛ هر کدوم برای نقش خودشون خوب بودن و خوب هم اجرا کردن؛
انرژی‌ و اشتیاق و سرزندگی‌ای که در بازیگر اپیزود دوم بود من رو یاد عشق فوتبال‌هایی میندازه که آماده‌ان پاچه رو یه تا بزنن و کتونی رو بپوشن و ... دیدن ادامه ›› برن تو زمین.
شدت حس اوج‌گیرنده‌ای که بازیگر اپیزود سوم منتقل میکرد هم عجیب و حتی تکان‌دهنده بود.
انتخاب و اجرای نواها و سازها هم بسیار خوب و زیبا و بهینه بود؛ و اجرا شدن در گوشه‌ای از صحنه هم قشنگ‌ترش میکرد؛ خصوصا قطعه آسمان مست استاد شاهزیدی خیلی روی کار نشسته بود؛ همچنین اون قطعه مداحی معروف آقای فخری.
تصویرسازی‌های جالب و {با چشم خیال-}دیدنی‌ِ اپیزود دوم هم خیلی خوب بود .. خصوصا اون ماجراهای سر قبر.
طراحی مینیمال صحنه هم خوب بود.
زبان ترکی برام جذابه، هر چند آذری نیستم، و ترکی حرف زدن در اپیزود دوم رو دوست داشتم؛ و اینکه، گفته‌های ترکی رو دوباره (دست کم تا حدودی) به فارسی تکرار میکرد هم جالب بود.
امیرمسعود فدائی و سپهر این را خواندند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
اگر کاری هیجانات من رو خیلی برانگیخته کنه برای نوشتن به خودم زمان میدم تا با پردازش بیشتر دربارش بنویسم.
بعد از فریاد خاموش به خودم زمان دادم راه رفتم و فکر کردم چون عمیقا برای این کار گریه کردم. در مرحله اول مقاومت کردم ولی جریان کار نگذاشت که من مقاوم باقی بمونم.

وقتی جعبه مهمات دور سالن رو دیدم حتی نخواستم فکر کنم کار مرتبط به جنگ باشه نمیدونم چرا انتظارش رو نداشتم!
و ذوق زده شدم از اینکه اینقدر مستقیم به جنگ / دفاع مقدس و به یک بخشی از احوالات رزمندگان و جانبازان و جاماندگان پرداخته بود.

از روضه هایی که شنیدم حال قلبم خیلی خوب شد( امان از همین روضه ها و سقا و اسم بانوی دوعالم)و موسیقی واقعا ... دیدن ادامه ›› جان بخش بود.

یک بسته بندی کامل از بازی خوب ، حال خوب و متن خوب بود.
هیچ بخشیش من رو خسته نکرد و حتی این امتیاز ویژه برای متوجه شدن جملات ترکی قسمت من شد :)

۳ تا قفل رو به روی مخاطب بود که قفل آخر خودش کلید همه بود.
من به دنبال یک سلسله داستان بودم که همین اتفاق هم افتاد
ذهنم به چندجا پرتاپ نشد ،
با شعار که خیلی رایج شده مواجه نشدم
و از شنیدن دیالوگ هایی که برای من ارزش محسوب می‌شد بسیار بسیار حال خوبی دریافت کردم.

دقیقا از منظر قداست و جایگاه این افراد برای خودم کار رو خیلی دوست داشتم و حتی با شنیدن یک سری از دیالوگ ها با خودم تکرار کردم که چقدر برای این کلمات و یادآوری اینکه این چنین افرادی زندگی میکردن دل تنگ بودم.

متن خوب و دغدغه مند و عاری از شعار خود به خود صفای جان هست
چه برسه وقتی که با بازی خوب و جلوه هایی مثل موسیقی زنده و روضه خوانی همراه بشه... !

فریاد خاموش من رو یاد تمام شهدایی انداخت که صداشون در طول تاریخ گویی به خاموشی کشید یا ما دیگه صداشون رو نشنیدیم بس که وجودمون رو پر کردیم از هرچی سیاهیه.

الهی که همونایی که اسمشون رو تو کار آوردید دست گیر شما باشن بس که این کار حال من رو خوب کرد.
چقد برام جالبه که ممکنه عقاید و دیدگاه‌های دو نفر انننننقدر متفاوت و دور از هم و حتی در نقطه‌ی مقابل باشه و همزمان از یک نمایش این‌طور لذت ببرن.
جادوی تئاتر...
۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۱
ثناء رزجی
ما متضاد هم نیستیم ، متفاوتیم و تفاوت داشتن یعنی تفاهم "هم" داریم...
ثنا جان، راستش من که متوجه بازی با کلمات شما نشدم: چرا تضاد نه و تفاوت؟ تفاوت درحدِ ۱۰۰ درصد چرا اسمش تضاد نباشه، حالا در موضوعی خاص یا در کل؟

اشاره‌ی اصلی من اما به تفاهم بین ما نبود؛ به ماهیت هنر و در اینجا بالاخص تئاتر بود که چقدر قابلیت و پتانسیل داره که نمایشی با یک خط داستانی واحد، کارگردان و بازیگران و در کلْ همه‌چیزِ مشابه، دونفر با عقاید انقدر متفاوت و احتمال قریب به یقین متضاد رو این‌طور مسحور کنه.
یا از اون طرف، طبق کامنت آقای فدایی عزیز، چقدر جالبه که دو نفر با عقاید بسیار نزدیک، نظراتی این‌چنین متفاوت نسبت به یک نمایش واحد ... دیدن ادامه ›› دارن.
من به این می‌گم جادوی تئاتر (البته مبدع این عبارت من نبودم مسلماً! کاش بودم?)
درهرصورت خیلی خوشحالم که فرصت دیدن چنین نمایشی رو از دست ندادیم، نه شما، نه من☺️
۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۱
تانیا
ثنا جان، راستش من که متوجه بازی با کلمات شما نشدم: چرا تضاد نه و تفاوت؟ تفاوت درحدِ ۱۰۰ درصد چرا اسمش تضاد نباشه، حالا در موضوعی خاص یا در کل؟ اشاره‌ی اصلی من اما به تفاهم بین ما نبود؛ به ...
من و شما جفتمون دغدغه جنگ داریم و تئاتر رو دوست داریم برای همین منظورم بود که تئاتر همین مشترکات رو بهم گره میزنه و میشه گفته شما : جادوی تئاتر ?
۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید