فیلم‌تئاتر›فصل بهار نارنج

تاتر فصل بهارنارنج از نگاه من...(تماشاگر)

صحنه نمایش را دیدم ... نه از رنگ ولعاب دکورهای آنچنانی برخوردار بود و نه از زرق و برق
وچیدمان اثاثیه و لوازم خاص ... ساده و زیبا و بی آلایش ... بارنگی به سفیدی و پاکی برف ... همانند
احساس زیبای بازیگران و دلهای پاک و لباسهای سفید آنان ...
درشور و شوق دیدن اجرای نمایش بودم .. که شنیدن کلامهای دلنشین از زبان بازیگران .. حق تقدم را
ازاجرای بازی آنان گرفت و چه زیبا ترنم کلام در گویش هنرمندان ... عاشقانه... احساس را در کالبد
وجودم ترسیم کرد .
هرچه از زمان اجرای نمایش می گذشت ... باورم در فقدان بینائی این عزیزان ... کم رنگتر می شد ..
وبه واقع تفاوتی در اجرای ... دیدن ادامه ›› یک نمایشنامه زیبا و خلق یک اثرهنری با سایر بازیگران بینا احساس نکردم.

فضای عطرآگین .. سادگی اجراها ... صمیمیت در صحنه ای پاک و بی آلایش با موسیقی دلنشین و
نورپردازی دقیق.. همه دست به دست هم داده بودند .. تادسته گلی زیبا از گلهای بهار نارنج را درنوبرانه
بهار به تماشاگران ..هدیه دهند .
زمان نمایش به سرعت سپری گردید و در سکانس آخر نقابها برداشته شد ... ودرسی به من آموخت که ..
نابینائی محدودیت نیست و عزم و اراده و سخت کوشی و عشق و دلدادگی به هنر
برای یک هنرمند نابینا ... تفسیر زیبائی در زندگیست ...و رسیدن به مقصود همانا
پیمودن راه دشوارآن است ... اگرچه فقط چشم دل داشته باشی ... که خداوند در
دلهای پاک است نه درچشمان نا پاک .....

دوستدارتان جوانمرد
بهار 1395