روزهای تعطیل گالری: پنجشنبهها
انکار زین دو هزار من و ما، ای عَجبا! من چه منم! "خود، همیشه عاملی است فاقد اصالت و اعتبار که وظیفه و کارکرد آن پنهان کردن یک چندپارگی آزاردهنده است."1 انکار، جستجو در خویش از نگاه زنیست که بازتولید خویش از نفی به اثبات2 رسیده است. هرچند تکاپو در این مسیر جنسیتپذیر نیناعصری 1.گام به گام با جهان فلسفه مردن، داریان لیدر، ترجمه محمدرضا پرهیزگار 2."نظریه پسوآ" رسیدن به اثبات از راه نفی منبع: سایت گالریاینفو
مولوی
نیست و یکی از دغدغههای آدمی از دیرباز تا کنون بوده است.
مجموعهی انکار، تلاشهایی است که هنرمند در جهت و راستای کشفِ خویش دارد.
آنچه برای رسیدن به منِ فعلی در جایی باید دوخته، جایی پاره شود و جایی
دیگر تکرار گردد.
در حقیقت بازیِ میان خودآگاه و ناخودآگاه با ابزار زبان (اثر خلق شده) است
که لکان آنرا یافتن اصالت و اعتبار میداند- رسیدن به فاعل.
تکرار چهرهی هنرمند از زوایای مختلف، وصله زدن نیز در راستای همین هدف صورت گرفته است.
نمادها (زبان مستقیم یا غیرمستقیم) موجود در آثار پلی است که هنرمند از آن
به خویش برسد. رسیدن به آن دیگری که علت و غایت میل است، میلی که در اثر
خلق شده نمود پیدا کرده است.