روزهای تعطیل گالری: شنبه ها
در کودکی در خانهای صد ساله زندگی میکردم. پر از نقوش برجسته بر دیوارها و سقف خانه. همیشه قدرت معماری و فضای قدیمی خانه به من احساس عمیقی میداد. گذشته، همیشه بخشی از این خانه بود.
سالها گذشت، بعد از دیدن عمارتهای زیبا و تاریخی محل زندگیام که تخریب میشوند تا برجهایی جای آنها را بگیرند، دوباره یاد گذشته کردم؛ گذشتهی آدمهایی که در این خانهها زندگی میکردند. زیبایی منحصر به فردی در لابه لای آجرهای نیمه شکسته و دیوارهای ریخته شده وجود داشت و باعث میشد کودکی را در ذهنم بازسازی کنم. حسی از جنس ویرانی، کشش و مِیلی عجیب در مواجه با آنها مثل خیلی از بچههایی که برای بازی جذب خرابهها میشوند. همیشه در ویرانهها چیزی از آبادانی وجود دارد. عنصری که در زمان سفر کرده است و امروز به ما رسیده. تمام انسانهایی که روزی در این خرابهها زندگی میکردند، نسبتِ غریبی با امروز ما دارند. انگار هر کدام بخشی از وجودشان را برای ما به یادگار گذاشتهاند.
وجود انسانها در پس زمینهی ویرانهها کارکرد این اماکن را برایم تغییر میداد. به طوری که این فضاها با حضور ِ دیگریِ معاصر تبدیل به مکانی "از نو ساخته" میشود. انسانها با حضورشان نه تنها معنای دوبارهای به این فضاها میدهند، بلکه نگاهی نو به مفهوم وجودشان در جامعه هم دارند. هر یک انگار برای مرثیهای بعد از ویرانی به آن مکانها آمدهاند، این آدمها متعلق به همان شهر و کشوری هستند که این خرابهها در آن وجود دارد. تعدادی از مکانها در افغانستان است، افغانستان به دلیل دههها در جنگ بودنش، همیشه یادآور ویرانی در ذهنم بوده و تعدادی دیگر از عکس ها در چهار گوشهی مختلف ایران است. اینکه حضور این آدمها به این خرابهها زیبایی می آورد، تنها بخشی از ایدهی اصلیست و بخش دیگر آن طردشدگی و نامریی بودن این مکانهاست که سعی داشتم با به تصویر کردن آنها از حاشیه به مرکز سوق داده شوند.
افتتاحیه: ۲۴ شهریور ۱۳۹۶ ساعت ۱۶ الی ۲۱