روزهای تعطیل گالری: پنجشنبه ها
افتتاحیه: ساعت ۱۷ الی ۲۰
منبع: سایت گالریاینفو
خنده رامین, حدیث لبخندی ست از روی اجبار
لبخندی محض رضایت عکــاس
لبخندی محض رضایت نقــاش!
همیشه سر چهارراه از دور می دیدمش, برخلاف سایر بچه های کار که به زور فال و گل می فروشند و معمولا هم پول خرد برای بقیه پول دریافتی ندارند, خیلی محجوب و مظلوم میومد طرف ماشین, اگر فال می خواستی بهت می داد و اصرار عجیبی هم در برگردوندن باقی پول داشت.
یک بار که از جلوی ماشین رد می شد نجابت خاصی در چشمانش دیدم که باعث شد چند روز بعد برم سراغش تا اجازه بده ازش عکس بگیرم. لباسهاش همیشه تمیز و مرتب بود و موهاش هم شونه کرده. گفتم :"لبخند بزن تا عکس بگیرم. " از اصرارمن خنده اش گرفت و لبخندی طولانی تحویلم داد که نتیجه اش شد چندین عکس پشت سرهم. شروع کردم به ساختن تابلوش, با این نیت که در صورت فروش, کمکی هرچند ناچیزبه او و امثال او باشه. چند روزه دنبالشم, پیداش نکردم. میگن زمان مدرسه کمتر پیداش می شه. ولی بالاخره پـیــداش می کنم...
می خوام داستان زندگیش رو بدونم, فکر نکنم جزو گروههایی باشه که بچه ها رو در سطح شهر پخـش می کنن. برای خانوادش کار می کنه....حدس من اینه ....بالاخره مطمین می شم!
این قصه ی واقعی یکی از تابلوهام بود.....
"خنده ی رامین"
قصه ی بقیه ی تابلوها بعهده شما!
ممنون از حضورتون
مریم عوفی
پانزده بهمن ماه نود و پنج