«به کجا می رود نور شمع، پس از خاموشی؟» کوان ذن تنها، زندگانند که میمیرند. مردگان اما، نه آنانند که زمانی
زیستهاند و نه آنانی که اکنون مردهاند. چرا که مردگان،
نیستند. همین و بس. آنها نور شمعهای فروخفتهاند. پس از خاموشی چراغ، سخن
از نور آن بیمعناست. نور کجاست؟ چه جایی میتواند باشد چیزی که وجود
ندارد؟ پس از مرگ شمع، نور آن در نیستن است؟ جهان مردگان، جهان نیستن است؟
مرگ خود وجود ندارد، چرا که چیزی نیست که مرده باشد و باشد!