روزهای تعطیل گالری: شنبهها
در باره آثار سعید غلامی
سالها پیش پیرمرد پیانیست ۹۰ ساله ای روز افتتاح یکی از نمایشگاه هایم از من پرسید: با چه چیزی نقاشی میکنی؟
با تعجب از این پرسش گفتم با قلم مو و رنگ. خندید و گفت تقریبأ همه نقاشها همین جواب را میدهند، واقعیت
اینست که تو با خویشتن خودت نقاشی میکنی، با اندیشه ات، با حس و حالت و البته با عشقی که به نقاشی داری،
مابقی چیزها ابزارند. هر اثر سعید غلامی بیانگر این چالش با خویشتن خود بواسطه ی نقاشی است. نقاشی های او به
هنگام کار شکل میگیرند و در هر اثرش دغدغه ی نقاش از درون نقاشی به پاسخی بدیع و غافلگیر کننده میرسد.
لحظه ای از بودن به مفهوم چه بودگی پروسه ی نقاشی مبدل میشود. او در آثارش هیچگاه بخاطر نقاشی از واقعیت
دور نمی شود بلکه از لحظه واقعیت موجود و گذرا به فرم و رنگ میرسد. خطی یا سطحی که تداعی یک میز میکند
از درون اندام عبور کرده و با این حال برخوردی سوریالیستی به خاطر خطور نمیکند، چرا که ضرورت فرم آنرا، آنهم
به سادگی و طبیعی ایجاب کرده است. لکه ی زردی فاصله ی دو دست را پر کرده، گویی حکم نقاشی به نقاش
اجتناب ناپذیر است. رنگ ها شسته میشوند، رنگ های دیگر جایگزین میشوند و غالباً اثری از همه ی مراحل کار
باقی میماند؛ بواقع رد پای صادقانه ی نقاش برای دنبال کردن چگونگی شکل گیری اثر. همین تسلط چه بودگی نقاشی
است که به شکل اسرار آمیزی به انسانها و رفتارشان حسی میدهد که نه تنها از واقعیت دور نیست بلکه بر واقعیتی
برتر، بر واقعیت پشت امور ظاهر اشاره دارد. اندام انسانها و فضا های غریب اطراف در سادگیشان ظاهراً بهانه ای
هستند برای نقاشی کردن. ولی همین روزمره گی ها در کنگاش نقاشانه عمقی از فهم هستی را به بیان در می آورند.
غلامی با ممارست و اندوخته ای از تجربیات نقاشانه لحظات روزمره گی را با عناصر نقاشی عجین میکند و هنگام
کار بی پروا مترصد لحظه ایست که در آن مرز مابین تصویر و آنچه موضوع آن است برچیده شود.
مسعود سعدالدین | آلمان ۱۳۹۷
افتتاحیه: جمعه ۲ شهریور ۱۳۹۷ ساعت ۱۶ الی ۲۱