روزهای تعطیل گالری: پنجشنبهها
«ایدهای مایوسانه برای ساخت سقفی روی یک شمع روشن»
محیط سفیدی که خارج از مکان است و به جایی تعلق ندارد. شمعهایی که عمرشان سپری شده. تقابل لحظهی انهدام و زوال شمع در مقابل وانمایی تصویر شمع در قالب ۸۰ فریم، گزارشی است ازپیشتهیهشده تا بر حیات شمع در زمانی پیش از این صحه گذارد. ریتمی یکسان از دستگاه اسلاید به گوش میرسد. همهچیز انگار تاریخگذشته باشد. انگار اتفاقی افتاده و ما دیر رسیده باشیم. متریال ناپایدار و تغییرپذیر است و البته اهمیت زمان در بستر اثر مستتر. در اینجا سایه، نور را در بند نگه میدارد. درحالیکه سیستم ایدیولوژیک میگوید تنها یک واقعیت و یک سیستم ارزشی وجود دارد، هنرمند اما واقعیت را متکثر و چندپاره میبیند و نه امری واحد.
محمود محرومی مجسمهساز و روایتگری معاصر است. او انرژی را در متریال میدمد تا بقا یافته و تکثیر شود. شمع، بتن، فلز، حُرم تنفس و انرژی به طور کل، از اجزای تشکیلدهندهی چیدمانهای محرومی به شمار میروند. در بیشتر این آثار، دغدغههای اجتماعی و سیاسی در قالبهای نمادین محبوس یا قرنطینه میشوند؛ گاه انرژی دفن میشود و گاه از شکلی به شکل دیگر تغییر ماهیت میدهد.
در چیدمان «روش صحیح قالبگیری» [۲۰۱۱] نشانگانی از زیست و حیات به واسطهی قفس قناری وجود دارد اما تعرض و تجاوزی پیشتر منجر به نابودی حیات شده است. در اینجا هم ما دیر رسیدیم. اتفاق پیش از ما رخ داده است. «آه» [۲۰۱۲] همچون یک آیین خاکسپاری، به دنبال خاطرهای مدفون یا ازیادبرده شده است. اما صرفا نه دیگر روایتگر گزارشی از دیر رسیدنها، که تلاشی است برای حفظ خاطره و جاودانگی آن. او واسط انرژی است: آن را از شکلی گرفته و به شکلی دیگر تبدیل میکند.
همچون دیگر آثار، چیدمان «ایدهای مایوسانه برای ساخت سقفی روی یک شمع روشن» نیز در پی ارایهی پاسخهای آرامبخش به شرایط آمده است: اتفاقی رخ داده و تمام شده و تنها مستنداتی از آن به جا مانده است. حتی دیگر ایدیولوژی هم کُشنده نیست. این یک رابطهی میرا میان هنرمند، ایده و متریال است.
گرچه محرکها اجتماعی ـ سیاسی و داخلیاند و در بستر زیست هنرمند رخ دادهاند اما راهحلهای او با فنون باستانی خلسه، چون به دام انداختن انرژی، دستگیری یا قرنطینه کردن آن، به درمانی جهانشمول اشاره دارد. آگاهی را در قالب یک شکل زیستی اما مخدوش و لگدمالشده به کار میبرد. از نظامهای نمادین، استعاری و تصویری در پی ساخت مجموعهای دلالتگر بر خود، دیگری، ذهن و طبیعت بهره میبرد: درمانگری در بستر طبیعتِ دستکاری شده و اجتماع دخالتگر. در طی بیش از ۱۷ سال، زیست و تماس با متریالهای سخت و نرم فن شفاگری را به هنرمند آموخته است.
کارهای محمود محرومی همچون اعمال مناسک جمعی، با استفاده از فرآیندهای اجتماعی ـ روانی و براساس نوعی درمانگری مبتنی بر متریال، احساسات را دستکاری و هویت و تعهد گروهی را تقویت میکند. او اصلیترین بیماری را شاید از دستدادن یا صدمهدیدنِ روح و درمان را فراخواندن و بیرونکشیدن خاطرات سرکوبشده داند: هست در هر ذره خورشیدی نهان.
افتتاحیه: جمعه ۱۵ تیر ۱۳۹۷ ساعت ۱۶ الی ۲۱