روزهای تعطیل گالری: شنبه ها
مرتضی خسروی که به پژوهش سازمند سبکی دلبستگی وافر دارد حین مطالعه بر روی کار چند هنرمند هموطنِ مورد علاقهاش (از جمله بهمن محصص، منوچهر یکتایی و محسن وزیری مقدم) قصد میکند مجموعه پرترهای در تکریم هر یک از ایشان بسازد. اما با تکمیل نخستین تکچهرهی محصص بر آن میشود که پرترههای محصص را ادامه دهد. این هنرمند جستوجوگر معمولاً موضوع کار خود را پیوسته تکرار میکند و هر بار بر نکتهای جزیی متمرکز میشود. در نتیجه گاه این طرحوارهها بسیار شبیه به هم از کار درمیآیند، اما در نگاهی دقیقتر گامی که هنرمند در هر یک از آنها برداشته هویدا میشود.
در این قابها محصص به بیننده نمینگرد؛ نقاش او را در لحظهای شکار کرده که نگاهش را از چشم دوربین برمیگیرد و به سویی دیگر میاندازد. این امتناع از نگریستن به بیننده بر شخصیت منزوی و مغرور محصص منطبق میشود. بزرگی ابعاد چهره در نسبت با قاببندی، که فضایی برای عنصری دیگر باقی نمیگذارد، تنهایی دیرینهی محصص را، همچنان که به کسی نمینگرد و به خود مشغول است، نمایانتر میکند.
نقاشیهای مرتضی خسروی کیفیت ریالیستی بیطرفانه و وارستهای دارند. مطالعهی ساختاری جدی، طولانی و منضبط او بیشتر بر کار هنرمندان مدرن متمرکز است؛ آنجا که دغدغهی بازنمایی تصویریِ واقعیت و روشهای فرارفتن از شیوههای سنتیِ نقاشی در پیشانیِ تجربهی نقاشانه بوده است. ضربان قلمضربهها در آثار روتکو، تکوین فرم از دل تقاطع خطوط در آثار جاکومتی، جانگرفتن اشیا در آثار موراندی، و سازماندهی فضایی مدرنیستهای اولیه چون ماتیس و سزان راههای پوییدهی هنرمندان پیشین است که این طراح بلندپرواز آنها را در بافتاری نو میآزماید و آزمون نفسگیر نقاشانهی آنها را به شیوهی خود تجربه میکند.
هلیا دارابی