نمایشگاه›استتار

 روزهای تعطیل گالری: سه‌شنبه

افتتاحیه: جمعه ۲۷ مهر ۱۳۹۷ ساعت ۱۶ الی ۲۰:۳۰ 

مدیا: نقاشی و گرافیک

پشت پرده هستند آنانی که ،نیشخندهایشان بر همه چیز و همه کس پنجه می کشد.همواره تصاویر و ایماژها،با چشمان باز،باچشمان بسته،در نهانخانه ی ذهن من، خودآگاه و ناخودآگاهم،زایش می کنند و لحظه ای پندار و هستی مرا به خود وا نمی گذارند،گویا بودنم را به گروگان گرفته اند.چسبندگی آنها،انگیزش درونی و نیروی افسونگر قلم در دستانم است که سایش درونی و توان آفریدن دست هایم در ایده ها،نگاره ها و آثارم را نمایان میکند.همه چیز زنجیره وار همچون داستانی سحر انگیز،نما به نما به هم پیوند می خورند...از هر دم، دمی دیگر و هنگا مه ای نو زاده میشود، هر خط ، خطی دیگر و هر سطح و رنگ،نگاره ای دیگر را روح میبخشد.حس زندگیِ همراه با اسارت...حس مرگِ همراه با آزادی...هیچ یک در آثارم پیوند و صمیمیتی با هم ندارند...آنچه هویدا است گزیده ای ست از درختان سرد و بی کنش که جدا از زمینی گرم و آتشین وا نهاده شده اند، چشم های مردگان چسبیده بر زمین،دیده های بسته و گوشهای پیچ خورده، عروس سبز پوش وصله شده،پرنده های آذین بسته ی نگاشته شده،کلاغ های پرسه زن هجو گوی، استتار صورتکهای نا محرمان در میان انبوهی از شاخ و برگ درختان،رویاهای کودکی، که همه و همه در راستای روزنه ای که نور از آن تراوش میکند ، سرشت درونی خود را از دست می دهند این ابَر احساسات تلخ و پیچ در پیچ و گریز ناپذیر، هر چه ژرفناک تر ، پیچیدگی اش بیشتر...در خراش های احساسی روی تابلو خود را رسوا می کنند، چنان که تماشاگر در اسارت گرفته شده در روبه رویش با هر پلک بر هم زدن یا چرخش مستانه ی سر و باز نگاه به جهان اسیر شده در آن، در تجربه ای نو فرو می رود، گویی همه چیز در تابلو در چندو چون جابجا شدن است...شاید در این گشت و گذار سر نخی بیابی، که انتهایی برای آن وجود ندارد...سوژه ها در آثار جوشیده از درونم،طعمه هایی هستند که با به دام انداختن آنها می توانم رازهایشان را هویدا سازم و به انگیزه های درونی ام جامه رنگین بپوشانم.