روزهای تعطیل گالری: شنبه ها
حجم چشمگیری از آثار تصویری معاصر ما، آنگاه که به بدن میپردازند، بهشکلی سرراست و عاری از هوشمندی، بحران میان بدن و قانون را به تصویر پیکر زنانهای در پوشش فرو میکاهند که تقریباً همیشه با جلوهای تزئینی و ژستی همزمان اغواگرانه و شهوانی و معصومانه و مرموز، مخاطب را به تصدیق یا درواقع خریدِ تصویر خود ترغیب میکند -دقیقاً همان حقهی داستانهای کلیشهایِ خیالین و هرزهنگارانه دربارهی شیطانی در حجابِ معصومیت، نگاهی عمیقاً سلطهجویانه به بدن، باب دندان مشتریانِ لقمههای جویدهشده.
در مقابلِ این تصویرهای انحرافآمیز و کاسبکارانه و ضدواقعی، بسیاری از هنرمندانِ ما نیز هستند که بینشی ژرفتر را پیش مینهند: بدن، موقعیتی دنیوی است، زیر تحکم نیروهای عینی. این نیروها نه بهنحوی رازآمیز، بلکه بهشکلی کاملاً مادی و ملموس ردِ سلطهی خود را بر بدن به جا میگذارند. رنج در آثار اینان از حد نشانههای کلیشهای همچون چهرهای زیر روبنده فراتر میرود و هنرمند بهجای آنکه ظفرمندانه صحنهی ازپیشآمادهی رنج یا سرکوب را نمایش دهد، آن را در فرایندِ خلق اثر بازمیآفریند. آثار شایا شهرستانی نمونهای خوب از چنین بینشی است. او در این تصاویر بزرگمقیاس و دربرگیرنده، رنج و تقابل با نیروهای بیرونی را از راه ازشکلانداختن پیکره با بهرهگیری از تکنیکِ زغال روی بسترِ بافتدار بیان میکند و بهویژه با تأکید بر اسلوب طراحی جنبهی کنشگرانهی تصویر و عاملیت خود هنرمند را نیز در برابر چشم مخاطب قرار میدهد. این است که این طراحیها بیانی تزئینشده از رنج و عذابی یکسویه زیر نگاه سلطهجویِ تصویرگری نیست که ریاکارانه دست خود را از جنایت میشوید، بلکه عرصهی اجرای دوبارهی رنج و سلطه از یک سو و کنشِ مقابله و مقاومت از سوی دیگر است.
علی گلستانه، شهریور ۱۳۹۹.