در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال فیلم گندم
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 06:24:37
فیلم راوی داستان پساآخرالزمانی است که در آن انسان‌های باقی‌مانده یا در بقایای شهرها مستقر هستند یا در مزرعه‌هایی که زیر کشت رفته‌اند. در مناطقی که «سرزمین‌های مردگان» نامیده می‌شوند نیز مهاجرانی از خشکسالی و بیماری‌های مسری‌ای رنج می‌برند که از لحاظ ژنتیکی مشکلات خاص خودشان را دارند.
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
اثر قابل تاملی بود اما این فیلم نیاز به شناخت کارگردان و سبک فیلم سازی اون داره،
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
به محض این که از سالن سینما بیرون آمدم، جوانی پرسید فیلم چطور بود؟ فی البداهه گفتم: “اگر از فیلم های تارکوفسکی خوشت اومده باشه، اینو هم می پسندی!”
راستش این است که بخشی از نوجوانی من با تارکوفسکی شکل گرفت. ایده های بزرگ ایمان، معجزه، رستگاری، نجات و ... دلم می خواست مثل فیلم نوستالژیا با شمعی در دست دنیا را نجات دهم یا با سولاریس، تجسم خاطرات مرده را و دنیای پس از مرگ را تجربه کنم و ... فیلم «گندم» برای من، یادآور همه ی آن خاطره هاست، با این تفاوت که حس می کنم دیگر، تاریخ مصرف آن گذشته است!
در جوامع پیشرفته، جوانان تحت سیطره ی اینترنت و فرهنگ و رفاه سرمایه داری، ایده های ملموس و قابل وصول را در زندگی خود وارد کرده اند و به ماورای آن نمی اندیشند. در جوامع جهان سوم -که از دید من، ترکیه، صد البته هنوز جز آنهاست- به یمن و برکت حماقت و عقب افتادگی مشترک ملت ها و دولت ها، اگر جوانان بتوانند از خطر جنگ های فرسایشی داخلی و خارجی بگریزند، در زندگی، حداکثر، ایده ی تامین معاش روزمره و اندک رفاه دارند. بنابراین، نه در آن سوی آب ها و نه در این سو، جایی و محیطی برای تخیل جامعه ی آخرالزمانی سمیح کاپلان اوغلو -که از ملیت های مختلف شکل گرفته- نیست. مردم به نان شب شان برسند، هنر کرده اند؛ دیگر کسی موسی وار به دنبال خضر زمانه راه نمی افتد تا تن و جان به آزمون های سخت الهی بدهد، مگر رستگار شود! علاوه بر این که با کمال تاسف، راه و رسم مراد و مریدی ایدئولوژیک در خاورمیانه بدجوری، روسیاه از کار درآمده: طالبان و داعش و سایر گروه های افراطی از همین راه و رسم و همان منبع وحی بهره گرفته اند (البته با تفسیر خودشان) و در مام میهن کارگردان، جنون دیکتاتور مآب آقای رییس جمهور که توهم زنده کردن هیبت و شکوه خلافت عثمانی را دارد، به حذف مخالفان ترک تبار از صحنه ی جامعه و حذف اقلیت های کردتبار از کشور خودش و کشور همسایه منجر شده است و هم اوست که از کارگردان برای ساخت فیلم تقدیر و تشکر ... دیدن ادامه ›› می کند!
از فیلم برداری «گندم» و تضاد سیاه و سفیدش خوشم آمد. ایده بکرش را دوست داشتم؛ قصه اش بد نبود، اما آنجا که کارگردان، سینما و قصه گویی را رها می کند و دست به تبلیغ مستقیم دین می زند، از هنر فاصله می گیرد. سینما در مقام هنر، رسانه ی تبلیغی نیست. کارگردان دین باور می تواند ایده های دینی را در فیلم بگنجاند، اما به شرط آن که بلندگوی معلم اخلاق نشود!
تاریخ مصرف آن گذشته است

چند روز پیش در جواب یکی از عشاق استاکر دقیقا همین مطلب رو نوشتم و گقفتم دوره معنویتگرایی افراطی و جستجوی نشانه ها و رستگاری های اینچنینی سالهاست که گذشته و چقدر خوشحال شدم که شما هم این شجاعت رو دارید که بت شکنی کنید و در باد اسطوره ها نخوابید.
۲۲ مهر ۱۳۹۸
از این که در متن یک دیالکتیک فوق مدرن قرار گرفته ام، خیلی خیلی خوشحالم! نمی دونم این که الان گفتید، تعریفه یا نه، ولی باور بفرمایید این قدر از عنوانش خوشم اومده که دلم می خواد تکرارش کنم تا خود صبح!
و راستی خاطره ای یادم آمد: جوان که بودم در مجموعه تالارهایی در کلاس بالای شهری کار می کردم. شبی یکی از مشتریان از رفتار یکی از پیشخدمت ها به مدیر تالار گله کرد. من هم بنا به مسوولیتم در دفتر مدیر حاضر بودم. یادم نیست که ماجرا دقیقا چه بود، اما خوب یادم هست که مدیر قطره اشکی پشت چشمش پنهان شد و نریخت؛ با غرور و افتخار از تحصیلات عالی و سلوک با فرهنگ آن پیشخدمت و باقی پیشخدمت ها گفت و به مرد شاکی تذکر داد که مراقب رفتارش باشد!!! پس از آن شب، ترسی به جانم افتاده که مبادا پمپ بنزین بروم و کارگرش، کرگدن اوژن یونسکو را خوانده باشد!
۰۴ آبان ۱۳۹۸
درود بر دقت نظر شما نسبت به همه چیز و سپاس از حسن نظر شما نسبت به خودم!
زندگی در میانه تناقضات، فی الواقع کار سختی است و از آن سخت تر، حفظ شرافت.
۰۵ آبان ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید