در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش قصه ظهر جمعه
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 08:27:32
امکان خرید پایان یافته
۱۷ خرداد تا ۱۲ تیر ۱۳۹۸
۲۲:۳۰  |  ۱ ساعت
بها: ۳۵,۰۰۰ تومان
در شب عروسی دختر یک خانو‌اده جنوب شهری اتفاقاتی می افتد که...

شبکه‌های اجتماعی تماشاخانه سپند: اینستاگرام
با خرید بلیت اجراهای این تماشاخانه و ارائه‌ بلیت همان شب، از ۱۰٪ تخفیف کافه رستوران «باور» در محوطه مجموعه بهره‌مند می‌شوید.

گزارش تصویری تیوال از نمایش قصه ظهر جمعه / عکاس: سارا ثقفی

... دیدن همه عکس‌ها ››

اخبار

›› هنرمندان به تماشای نمایش «قصه‌ی ظهر جمعه» نشستند

›› مسعود کیمیایی به تماشای نمایش «قصه‌ی ظهر جمعه» نشست

ویدیوها

مکان

تهران، خیابان کریمخان، خیابان عضدی جنوبی (آبان)، خیابان سپند (استاد جعفر شهری)، پلاک ۶۹، تماشاخانه سپند
تلفن:  ۸۶۰۳۷۸۰۷

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
سلام برهمه . وقت به خیر . امروز سه شنبه بود و من برای دیدن نمایشی فارغ از اینکه نسیم اش تاج سرم و بازیگرانش عزیزان دلم بودند کما فی السابق کمر بد بینی و لذت نبردن بستم و در ردیف سه صندلی ۷ تیاتر را به تماشا نشستم.
آخ که اگه بدونید به سه دقیقه نرسید بسته موندن کمر بدبینی ام. بند از بندم باز شد وقتی محیط رو دیدم و ترانه ی آهوی دشت زنگاری رو گوش دادم و اسم کتونی هایی رو شنیدم که روزی برای خریدنشون پول جمع کرده بودم که نه از پول تو جیبیام بلکه از کارکردنای بعد مدرسه ام. قدرت نمونه ی بارز یه بچه وسطیه مسئولیت پذیر بود که هیچ کاریش به چشم نمیاد ولی همه کاره اس. زنش اصل جنس بود. داماد خانواده یه نون به نرخ روز خور بالفطره و آخ آخ از دست عروس مذهبیه. و در تلاطم این همه در هم برهمی آزاده ای که بر عکس اسمش بود، زندگیش. صفر تا صد در نظر میگیریم‌ . صفر خنده و صد گریه. چه متن و چه کارگردانی طوری روند درستی ارایه داده بودند که ما با لبخند ریز شروع کردیم لبخند تر، لبخند تر.... خنده....خنده.... قه قهه.... قه قههه هه هه هه و لبخند.لبخند معمولی .لبخند ماسیده. اخم کردیم. اخم تر. چونه جمع شد و لرزید و با جیغ آزاده ی کتک خورده و مرگ ستون خونه چشمامون تر بودن. بدونه این که متوجه باشیم ایستادیم و کف زدیم که کف کردیم از این همه هنر پراکنی کسایی که هنرشون رو نه به زبان که بر روی صحنه بهمون ثابت کردن. به تک تکشون خسته نباشید حضوری ابلاغ شد. متاسفانه سعادت دیدار نسیم بانو عایدم نشد ولی شایان جان رو دیدم و نشکر حضوری انجام شد. واما نقد بر طراحی صحنه. در آن سالها ضبط و پخش سی دی خور نیومده بود. اسم از کمیته اومد و قایمکی فیلم دیدن. این اتفاق برای سال های ۷۰ به قبله.اینم تز نقد که نگن هوا رفیقاشو داشت.
متاسفانه این مطلب در دسته بندی اشتباهی قرار دارد و البته بعضی جملاتش احتمال کاهش جذابیت دارد. باری خواندم و سپاس
۲۲ خرداد ۱۳۹۸
خریدار
محسن شعبانی (frdl)
سلام نازنین
دیالوگ ماندگار مطلبیه که من نوشتم. کاهش جذابیت وقتی ایجادمیشه که کسی بخونه. منو کسی نمیخونه.اونایی که منو میخونن اینکاره هان که من کی باشم پیش قلمشون و دید هنری و حرفه ایشون.. پس ممنون که خوندیم
۲۳ خرداد ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید