نمایش›دروگبر و یک قرص نان

دوستان عزیز...بی اغراق بهترین‌نمایشی بود که دراین یکسال اخیردیدم

چرا فکر میکنید این بقول شما تاتر مدرسه ای که بنظرم توهین به تاتر مدرسه ای هستش از ایشون بعیده بوده؟
امثال ایشون خیلی وقته که دورانشون تموم شده و دیگه چیزی برای ارایه ندارن اما خودشون یا متوجه نیستن یا دوست ندارن بپذیرن یا بهتره بگم سودشون تو اینه که همچنان ادامه بدن وگرنه سالنی که خالی میمونه نه منفعت مالی داره نه مخاطب پس منفعتش از بودجه هایی که به عزیزان میرسه وگرنه هیچ توجیه دیگه ای باقی نمونه.
در اینکه ایشون تو سبکی از تاتر جزو اساتید هستن شکی نیست اما وقتی دیگه چیزی برای ارایه ندارن باید کنار بکشن, نمونش تو فوتبال فرگوسن بود که متوجه شد دیگه چیزی برای ارایه نداره یا حتی کسای دیگه ای چیزهای دیگه ای برای ارایه دارن, کنار کشید هرچند که استاد و صاحب سبک بود و البته همچنان نتیجه هم می‌گرفت.
اساتید میان یه باکس اجرا تو تاترشهر و سنگلج رو هدر میدن و پولی به جیب میزنن و میرن. که اگر اساتید دست از این بودجه ها و باکس های اجرا میکشیدن نه تنها به نسل جوانتر فرصت می‌رسید بلکه خروجی موفقتری هم میداشت.

دقیقا همین سیاست ها ضربه اصلی را به بدنه تاتر می زند .موضوعات ضیعف و سطحی وعذر بدتر از گناه اینکه ترغیب مخاطب برای پر کردن سالن با عناوین کمدی ودیدنی و جذاب

مثلا امثال شماها چه گلی به سرتئاتراین مملکت زدید،با مطالعه ای که من‌کردم ایشون بزرگترین خدمت رو به نمایش ایران‌کردن،البته شماهنوز نمایش رو توی کوچه پس کوچه های فرنگ میبینید،وازنمایش ایرانی غافل هستید،خداقل به سلایق دیگران احترام بزارید،نمایش ایرانی مخاطب خودش رو داره وخواهدداشت،خدانکنه این تفکردیکتاترگونه شما حاکم‌باشه وگرنه فکر میکنید که اسمون بازشده وشما اومدید،امثال‌شما حتی برای بردن اسم پیشکسوتان کوچک هستید،چه برسد به توهین...فقط یک چیز،مطالعه کنید تا بدونید نمایش ایرانی چه محاسنی داره تا باکوته نظری نگید مدرسه ای...من‌توی کامنتم گفتم که سنخیتی با نمایشهای اینچنینی نداشتم ولی عاشقش شدم...