در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش همه چیز می گذرد تو نمی گذری
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 09:34:13
امکان خرید پایان یافته
۲۲ آذر تا ۲۳ دی ۱۴۰۰
۲۱:۰۰  |  ۵۰ دقیقه
بها: ۵۰,۰۰۰ تومان
واگویه های یک شخص کور که تماما در پنج حس نهفته در انسان‌ها در حال تحریک و تصور است. گاهی این تخیلات با احساس چشایی دیده می شود و گاهی به شکل بینایی، لامسه، بویایی و ... دیده می‌شود. انسان در هیچ مقطع نمی‌تواند خود را از این پنج حس جدا کند و در تمام مراحل زندگی مدام در حال تغییر است. حتی زمانی که به صورت طبیعی بخشی از اجزای ما ناقص باشد، انسان قادر است با ادراک و احساسات دیگر جای این نقص را پر کند.

- از همراه داشتن فرزندان زیر ۱۰ سال خودداری نمایید.

دسته‌بندی
بزرگسال

عکس‌های پایه

نمایش همه چیز می گذرد تو نمی گذری | عکس

مکان

تهران، خیابان شریعتى، خیابان ملک، نبش خیابان وزوایى، تماشاخانه ملک
تلفن:  ۰۲۱۸۸۴۶۱۷۸۵

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
سلام و خداقوت به همه عوامل محترم تئاتر
نور خوب بود.
صدای تماشاخانه ملک کلا خوب نیست واسه همین اونجاها که موزیک پخش شد و صدا بلند بود، گوش‌خراش بود. انگار که با یه باند سوراخ داری یه موزیک رو بلند گوش میدی.
طراحی لباس‌ها به نظرم جالب بود. کفش بعضی از بازیگرها لنگه به لنگه بود و فکر می‌کنم دو نفر این‌طور نبودند. سیاه و سفید بودن لباس‌ها با منظور بود.
با متن آقای چرمشیر هم خیلی اوکیم. متن جالبی بود.
ولی تصور می‌کنم متن اجرا نشد. تو متن چرمشیر اول یک مرد با عینک سیاه و با عصای سفید ویژه نابیناها میاد و رو صندلی میشه.
و همین شخصیت داستان رو تا انتها ... دیدن ادامه ›› روایت می‌کنه.
تو اجرایی که دیدیم خبری از عصای سفید نبود. شاید خیلی باید دقت می‌شد تا متوجه شیم که منظور از اون عینکی که ابتدا بر صورت گوینده اول زده شده حکایت از نابینا بودن ایشون داره.
البته که نابینایی شخصیت نابینای نمایشنامه اقای چرمشیر، یک نشانه است و من حس می‌کنم این نشانه تو اجرا خیلی برای بیننده جا نیفتاد.
همین‌طور شخصیت گوینده که همون نابینا بود چند بار عوض شد.
این هم برای من که قبلا از حال و هوای این نمایشنامه آگاه شده بودم، جذابیت اجرا رو کم کرد.
تصور کنید اون کس که صحبت می‌کرد از ابتدا تا به انتها یک نفر بود... به نظرم خیلی جذاب‌تر می‌شد.
اون شخص همون اول وارونه بر اسبش نشسته و تاریخ رو داشت مرور می‌کرد و به نظرم اگر در آخر هم همون شخص رو بر اسب می‌دیدیم کیفیت کار بالاتر می‌رفت.
رضا بهرامی خیلی بازیگر خوب و توانایی هست. همکارانی که برای این اجرا انتخاب کرده بود اصلا به خوبی خودش نبودن.
منکر زحمات این عزیزان نیستم. ولی فقط بازیگری که ابتدا بر اسب برعکس سوار بود خوب بود و بقیه عزیزان گویا در مسیر تجربه اندوزی بودن. تپق چندباره بانویی که روسری سبز داشتن، مشکل در بیان (یکی از بانوان گرامی در تلفظ برخی از حروف دچار مشکل بودن) ، اور اکت یکی از خانم‌ها، حرکات خارج از کادر پشت پرده‌های سفید از جمله ایراداتی هست که به ذهنم میرسه.
امیدوارم مسیر رو به رشدی رو برای همه این عزیزان شاهد باشیم

چند دقیقه ای فسفر سوزوندم تا متوجه شدم من بلیط اجرای دیگر این نمایشنامه رو تهیه کردم و بازیگر وکارگردان ومحل اجرا یه یکباره بعد از خرید من تغییر نکرده??‍♀️??‍♀️
۱۲ دی ۱۴۰۰
محمد حسین عبدی
سلام آقای بهرامی من با دو پیش‌زمینه ذهنی به سالن پا‌ گذاشتم: ۱. رضا بهرامی کریم‌لوژی رو ساخته که جز خیلی خیلی خوب‌هایی هست که دیدم. ۲. با توجه به تصور ذهنی که از نمایشنامه داشتم و همین‌طور ...
ارادت?
۱۴ دی ۱۴۰۰
مراد جمشیدزهی
اساسا قیاس با کریملوژی اشتباه است. دو فیلم اول تارانتینو را ببین. فیلم‌های بعدی هرگز به آن‌ها نرسید. رضا بهرامی جز تاپ‌تن نسل خودش است. سواد دارد. خلاق است. خوشحالم که به گفته شما فرصت تجربه ...
سپاس?♥️
۱۴ دی ۱۴۰۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نمایش رو جمعه شب دیدم البته از اولین ردیف که جزئئیات از نظرم دور نمونه. بافت نمایش از قالب های کلاسیک کاملا فاصله داره و در واقع تصویر سازی افکار پراکنده نویسنده است که با تجسم بخشیدن به شخصیت های محبوب و منفور تاریخی و کنار هم چیدن اونها سعی در انتقال فریادهای ذهنی خودش به بیننده داره.

بازیگران کاملا روان و بدون هیچ نوع دشواری تصاویر ذهنیات رو خلق می کنند و بدون از دست دادن کنترل بازی از قالب یک شخصیت به شخصیت دیگه ای حرکت می کنند که مهم نیست زن باشه یا مرد و این یکی از نقاط قوت کاره. بازی بازیگران از لحاظ قوت به نحوی هست که هیچ جای اما و اگر برای بیننده باقی نمیگذاره که واقعا قابل تحسینه.

وقتی اجرا به بازی سایه ها می رسه جذابیت کار بیشتر میشه تا بیننده حس لمس بسیاری از شخصیت ها رو تجربه می کنه گرچه به گفته یکی از بازیگران محترم بخشی از این قسمت به خاطر ممیزی حذف شده ولی در جمع میشه گفت دلچسب ترین بخش کار محسوب میشه.

دکوراسیون ساده است و اجرا بیشتر شخصیت محور هست تا متکی به صحنه و گرچه گاهی نورپردازی به کمک کاراکتها میاد ولی فقط مکمله کاره.

در آخر ... دیدن ادامه ›› اگر نگاهی به دستمایه خود کار داشته باشیم باید اذعان کرد که نویسنده در انتقال دغدغه های ذهنی خودش قدری ضعیف عمل کرده چون با نماشی که درجمع حدود یک ساعت زمان داره نویسنده باید در بیست دقیقه اول هدف اجرا رو مشخص کنه ولی این موضوع اصلا اتفاق نمی افته و بیننده سردرگم فقط اجرا رو دنبال می کنه که باید گفت نویسنده به قوت اجرای بازیگران بدهکار باقی میمونه و این خوب نیست.
اگر تمام نقاط ضعف و قوت کار رو باهم در نظر بگیریم این نمایش از 5 امتیاز بیشتر از 3 امتیاز کسب نمی کنه چون بیننده جدا از لذت تماشای اجرای زنده یک نمایش که با توانائی خاص بازیگران خلق شده به دنبال مفاهیم و مضامین بکر هم هست که در این نمایش به خوبی اتفاق نمی افته.

از تمام دست اندرکاران و بازیگران که به خلق و اجرای این اثر کمک کردند صمیمانه تشکر می کنم
شاد و سبز و برقرار باشید
متن بسیار عالی بود، شبیه طنزهای چارلی چاپلین ، تلخ و گزنده ، اجرا و طراحی رو دوست داشتم ، هنرمندان و اعضای گروه پر انرژی بودند ، بدون داد و فریادهای اعصاب خورد کن ، با ایمان و عاشقانه اجرا کردند ، فقط اسم های بزرگی ندارند و سلبریتی نبودند ولی بهتر از خیلی از سلبریتی ها اجرا کردند.
مفهوم متن در طراحی و اجرای هوشمندانه کاملا عیان بود، طرح سیاه و سفید لباس ها، بازی با سایه ها، هماهنگی حرکات ، بازی های پس زمینه خیلی عالی بودند . به هر هنرمند در صحنه نگاه کنید ، یک جریان و مفهوم را می بینید.
اگر آقای بهرامی ناراحت نمی شوند، این کار رو بیشتر از تختی دوست داشتم. شاگردان شما به شدت خودتان را تهدید می کنند ، حرفه ای ، با انگیزه و با تمام قلب شان اجرا می کنند و اطمینان دارم از همین گروه در سالهای بعد حرف های زیاد و خبرهای خوبی خواهیم شنید.
به نظرم بهتره هرچه زودتر با بچه های این گروه طرح رفاقت بریزم ،اگر نه بعدها واسه یه امضا گرفتن ازشون باید صف وایسم