یادش بخیر !
حتی با همه ی انتقادا و حرف و حدیث هایی که پشت سر این اجرا و فضای کارش و بازیگرا وَ وَ وَ ... بود
یه روزی شد که تئاتر توی قلبم بیشتر از هر وقتی جای خودش رو پیدا کرد .
یه وقتایی یه چیزایی که حتی برای دیگران حس خوبی نداره میتونه قلب آدم رو ...
مرسی هملت ...
چرمشیر با این متنش دوباره به روزای اوج خودش بر گشت
اتفاق خیلی خوبی رو روی صحنه دیدم
من هم دو دلم ولی با دو کاری که دیدم تو یک سال اخیر با نوشته اقای چرمشیر که فک می کنم خاصه(امدیم نبودین و ریچارد سوم)بعید میدونم،شایدم به خاطر اتیلا و ضابر دیدم کارو.