در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش هیچ میان ما
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 00:27:48
امکان خرید پایان یافته
یکشنبه ۱۰ تا ۱۴ بهمن ۱۴۰۰
۱۹:۳۰  |  ۵۵ دقیقه
بها: ۳۰,۰۰۰ تومان
سه اپیزود درهم تنیده بر اساس جریان سیال ذهن ، برگرفته از زبان بدن فیزیکال تئاتر ، تداعی آزاد زبان ،پیرامون رنج انسان و استحاله قدرت
  • خرید بلیت نمایشها در تالار مولوی، فقط به صورت اینترنتی است و فروش حضوری در گیشه ندارد.
  • تماشاگر محترم ضمن پاسداشت حضور شما در مجموعه تئاتر مولوی به اطلاع می‌رساند از آن جا که این مجموعه در پردیس مرکزی دانشگاه تهران واقع شده، رعایت حجاب و شئونات دانشگاهی الزامی است و همچنین استعمال دخانیات ممنوع است. پیشاپیش از همراهی شما در احترام به قوانین دانشگاه سپاسگزاریم.

اخبار

›› «هیچ میان ما» در تئاتر مولوی 

مکان

خیابان انقلاب، ابتدای خیابان شانزده آذر، شماره شانزده، جنب کلینیک دانشگاه تهران، مرکز تئاتر مولوی
تلفن:  ۶۶۴۱۹۸۵۰

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
رها باش . رها باش تا غرق شوی . غرق شوی در این اتمسفر . اتمسفری که زاده میشود . خلقت میکند و به تو نفس کشیدن ، حرف زدن ، ایستادن ، راه رفتن ، غرور ، حسادت ، تحقیر ، تمسخر و حق انتخاب یاد میدهد و در نهایت مرگ را .
درباره حماقت در نوشته ای دیگر به یاد دارم نوشتم اما باز باید نوشت مسئله ای پیش پا افتاده ای نیست .
حماقت از همان دوره کودکی به بیشترین شکل ممکن در من شکل میگیرد و من تره های زیادی برای خیلی چیز ها خرد میکنم . گریه میکنم و هرچیزی که نسبت به ارزش های من جذاب باشند را میخواهم .
و باز هم تره خرد میکنم. ادیپ گریبانم را میگیرد و به جستجوی توجه میروم اما از کسی که باید توجه دریافت کنم طرد شده به هر دلیلی و تکرار میکنم به هر دلیلی ، اما با توجه به غریزه انتقامی که همراه من سنش زیاد میشود به سمت دیگری برای دریافت توجه میروم و شاید حتی طرد کرده را آزار هم بدهم!
We need to talk about Kevin (اثباتی بر بخشی از نمایش و این یادداشت)
آنیمایی که هر لحظه و هر زمان با من رشد میکند. طغیان میکند ، آرام میشود و نفس نفسی میزند و بعد با یک حجم ه سرکوب خودآگاه به آن قسمت هایی که معمولا یادآوریشان حتی برای خودم هم آزاردهنده است له میشوند.
اما باز طغیان میکنند تا زمانی که در انقلاب بوی فلافل می آید یا شایدم در ولیعصر ... نمیدانم!
همزمان ... دیدن ادامه ›› که همانند روحی سرگردان در صحنه میچرخم متوجه میشوم حس نمایش درون من شکل میگیرد و تمامی احساسات کاراکتر ها در تخیل من زنده و به صدا در می‌آیند . در من به صورت فریاد که اجازه اش قبلا صادر شد و در دیگری با صحبت کردن راجب کافه بعد نمایش !
به هر حال ...
هر چه میگذرد نه تنها زندگی را نمیفهمم بلکه تره های بیشتری خرد کرده ام و حماقتم سر به فلک کشیده .
به گمانم حس کنم در ماورای مرگ چیزی جز سیاهی نیست و همیشه در توجیه آن بودم .
بی تامل از آنکه من _ معنای مرگ بودم .
به هر حال ...
اثری که چهارشنبه برایم تلخ بود پنجشنبه برایم شادکامی داشت .
کار را دوست داشتم.
نیلوفر ثانی (niloofarsani)
مواجهه شما با اثر و بروزش در کلمات خیلی جذابه..
۱۵ بهمن ۱۴۰۰
خریدار
حسین ابراهیم نیا (hosseinniya)
نیلوفر ثانی
مواجهه شما با اثر و بروزش در کلمات خیلی جذابه..
?
۱۵ بهمن ۱۴۰۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
چه تجربه عجیبی بود..
وصد افسوس که چه شب بدی دیدمش..
چند دقیقه ی ابتدایی کار ارتباط عجیبی باهاش گرفتم بطوری که اگه هرازگاهی صدای جیرجیر صندلی ها بلند نمیشد تو همون عالم خلائی  که واردش شده بودم باقی میموندم وفقط لذت میبردم..
متاسفانه هرچه کار جلوتر رفت تمرکزم بیشتر بهم خورد و از یجایی به بعد اصلا نتونستم ذهنم رو مترکز کنم و در عمل از نمایش جا‌موندم!
از کجا شروع کنم؟؟
۱.خواهش میکنم وقتی بیمار هستید تئاتر نیاید با هر سرفه ای که از هر طرف سالن بلند میشد یه عرق سرد به کمر ... دیدن ادامه ›› من مینشست

۲.عزیزِ جلوس کرده در باکسc شما قبل از ورود به سالن چی مصرف کردی که تو عمیق ترین لحظه نمایش که سالن غرق در سکوته قهقه میزنی و یا تا صدای موزیک بلند میشه اووو میکشی :|

۳.بزرگوارانِ باکسBردیف سوم که نمیدونم چندتا از چشم غره های من رو تو اون تاریکی دیدید وبه روی خودتون نیاوردید خب یا باجهت وبی جهت بخندید یا نمایش رو در لحظه برای همدیگه تعریف کنید..دیگه هردوتاش اخه؟؟

۴.جلوه های ویژه این نمایش برای من یکی دوتا نبود هم ضربه هایی که از پشت به صندلیم میخورد وهم درجایی از نمایش که بازیگران با موزیکی که در حال پخش بود ریتم‌گرفته بودند اقایی که سمت چپ من بودند هم یه دفعه وارد حس شدند وتئاتر مولوی رو با کنسرت های خارج از این مرز وبوم اشتباه گرفتند وانچنان حرکات موزونشون شدت گرفت که کل ردیف دچار لرزش شده بود!!

متاسفم فقط همین!

اجرا را دیدم امشب.
بیش از حد ناتوان بودم در ارتباط با اثر.
کار در نظرم بیش از حد عریان است و عجیب.
قصد داشتم نظری دیگر بگذارم اما وقتی نظرات و نقد های صفحه را خواندم پشیمان شدم.
چه بگویم؟ واقعا نمیدانم .
مجدد بلیط گرفتم .
اما در تردیدم .
اینکه دوباره همانند امشب تلخ شم یا اینکه اتفاقی تازه رقم خورد.
به هر حال...
شاید اثر یک کمپ ترک اعتیاد برای لایه های انباشته شده تعصبی ... دیدن ادامه ›› ذهن من است.
دقیقا اثر Funny games از مایکل هانیکه هم همین بلا را سرم آورد تماشای اولش مرا آزار داد و بعد از تماشای مجدد به وجد آمدم.
به هر حال...
امیدوارم حسی ماندگار برایم رقم بخورد.
هانکه و فن تریه مریض های دوست داشتنی هستند.
مدلی که مخاطب رو به چالش میکشید و آزار میداد مثل فانی گیمز بود؟
۱۳ بهمن ۱۴۰۰
نیلوفر ثانی (niloofarsani)
یاسر متاجی
درود بر شما حقیقتا دقیق متوجه نشدم منظور شما چیه خانم ثانی، اما اگر دریافتم درست باشه نظر شما صرفا در ساحت ارتباط مخاطب با نمایشه. اما خب در نگاه جدی‌تر گونه‌شناسی نمایش‌هایی از این دست حائز ...
درود یاسرجان..
بله البته منظورم دریافت اثر و قیاسش در ادراک مخاطب هست اما این به معنای محدود کردن اجرا نیست..اساسا وجه مهمی از هر اجرا کنش یا واکنش مخاطب هست... و قابل انکار نیست.. بخصوص در یک اثر معناگرا، ظرفیت های زیادی از اون با مخاطب و ادراک اوست که کامل می شه..
اینطور بگم که در ساحتِ اجراهایی اینچنینی که 1/ شامل یک پروسه تمرینی_اجرا تا اجرای نهایی در برابر و حضور مخاطب هست و 2/ با وجود مولفه های تجربه ورزی، و سراسر رمزگذاری شده، ما با وضعیتی از تئاتر و نمایش روبرو هستیم که تنها در لایه های متعدد آن چه در صحنه و در حال اجرا و تماشا و چه قبل و بعد از اجرا هم جریان و امتداد داره، قابل تحلیل‌ و واکاوی‌یست.
بخش ... دیدن ادامه ›› مهمی از نظرم این بود که نمایش هایی هستند که کاملا می توانند تماشاگر را با غافلگیری از تحریک یا تاثیر بخش های مختلفی از جهانش، تحت اثر خودشون قرار بدهند.
گاهی ممکنه مخاطب صرفا غریزی مواجهه بشه و اثر بگیره گاهی با رمزشکنی ها و تداعی هایی که از نشانه ها داره.
گاهی تنها این آشوب و حرکت بدن ها که بقول رانسیر بدن فعال جامعه است، موجب لذت و درکی ویژه میشه و گاهی با کلیت اجرا، با همان اتمسفر ازلی و انسان نخستین تا انسان امروز ...ارتباط برقرار می کنه
" هیچ میان ما" هم نمایشی اجتماعی و سیاسی است و هم تجربه گرا.. هم می تواند پر از حرف و گفته باشه و هم شلوغ و سرریز از درهم ریختگی معانی ... باید دید چه قلابی از این اجرا مخاطب را گیر می اندازه..

۱۴ بهمن ۱۴۰۰
خریدار
حسین ابراهیم نیا (hosseinniya)
یاسر متاجی
"شاید اثر یک کمپ ترک اعتیاد برای لایه های انباشته شده تعصبی ذهن من است." جناب ابراهیم‌نیا فارغ از هر مصداقی این جمله خیلی خوب بود.
ارادت آقا .
۱۴ بهمن ۱۴۰۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید