در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش خانه برناردا آلبا
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 21:32:46
امکان خرید پایان یافته
۱۳ تا ۲۷ اسفند ۱۴۰۰
۱۷:۳۰  |  ۱ ساعت
بها: ۵۰,۰۰۰ تومان
آشفتگی زندگی خانواده‌ی زنی شصت ساله که همسرش به تازگی فوت کرده و پنج دخترش، از بیست ساله تا سی و نه ساله، هنوز مجرد و خانه‌نشین هستند.

درباره نمایش:
«خانه برناردا آلبا» آخرین اثر فدریکو گارسیا لورکا از سه‌گانه‌ای نمایشی است که لورکا آن را با نمایشنامه "عروسی خون" شروع کرد، با "یرما" ادامه داد و با "خانه برناردا آلبا" به پایان رساند. نمایش خانه برناردا آلبا به داستان زندگی خانواده‌ای می‌پردازد که با از دست رفتن سرپرست خانواده، مادر خانواده یعنی برناردا آلبا پس از برگزاری یک هفته سوگواری به خاطر از دست دادن همسرش، بر اساس یک سنت خانوادگی اعلام می‌دارد که تمامی اعضاء خانواده که همگی آن‌ها را دخترانی دم بخت تشکیل می‌دهند می‌بایست هشت سال عزاداری کرده، به‌هیچ‌وجه در فکر ازدواج نبوده و به این امر تمکین کنند. تصمیمی که در صورت اجرایی شدن آن، مرگ تدریجی یکایک دختران را، آن هم در عنفوان جوانی رقم می‌زند. هشت سالی که به بهای از دست رفتن بهترین، طلایی‌ترین و شاداب‌ترین لحظات زندگی آنان می‌انجامد و حال این تصمیم یکسو ظاهراً مادرانه برناردا آلبا، کل خانواده را با چالشی حیاتی درگیر می‌کند که دیدنی است.

مکان

خیابان انقلاب، ضلع شمال غرب چهارراه ولیعصر، جنب داروخانه، پلاک ۱۴۷۸
تلفن:  ۶۶۹۷۹۴۶۸، ۶۶۹۷۹۴۷۵

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
برناردا: من فکر نمیکنم. چیزهایی هست که نمیشه و نباید فکرش کرد. من دستور میدهم.

پونسیا: توی این دنیا هیچ وقت از هیچ بابت نباید مطمئن بود!

ماگدالنا: من که میدونم عروسی نمیکنم؛ دلم نمیخواد تو این خونه تاریک بشینم.

آدلا: مادر؛ با اون حرف نزن. اون میخواد همه ی ما رو نابود کنه!

آملیا: تو هم با این بدگمانی لعنتی؛ همه ما رو به سنگ قلاب میبندی.

آنگوستیاس: من باید خوشحال باشم؛ ولی نیستم!


مارتیریو: دلم میخواد یه رودخونه ی پر از خون رو سرش بریزم!