ناقوس ها به صدا درآمدند و تابوت پدر را باد با خود میبرد. من اینجا ایستاده ام درست وسط کابوس ها و رویاهایم، دستم را بگیر با من بیا، دست من و تمام آدلاهای این تالار آینه را بگیر با من بیا، با من قدم بگذار میان این کابوس تنهایی، گوش کن تو هر کدوم از اتاقهای خانهی ما یک طوفان خوابیده، بیاید اینبار خانه برناردا آلبا را از نگاه ادلا تماشا کنیم.
- از همراه داشتن فرزندان زیر ۱۲ سال خودداری نمایید.
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
بنظرم نمایش بی نظیر بود
جدا از دیالوگهای خوب و بازی بسیار روان و خوب بازیگر هاباید دقت کارگردان به جزییات تحسین کرد
بدون اغراق باید بگم بعتریت نمایش سال 1401 دیدم
به همه پیشنهاد میکنم به تماشای این نمایش کم نظیر بروند
باتشکر
با عرض خسته نباشید به کارگردان محترم و عوامل.
کار بسیار منسجمی بود،استفاده از نماد ها و الکان ها به جا درست بود و کاملا قابل تشخیص.
با اختلاف از نظر من پرده سوم کار بی نظیر بود.
نور و موسیقی به زیبایی صحنه افزوده بود و با تشکر از گروه کارگردانی این کار.🤍
نمایش خوبی بود واقعا، هرچند که برای من سیر نمایش تا اواسط حوصله سر بر بود اما از اواسط ماجرا تا به آخر که از یک درگیری زنانه عاشقانه شخصیتها وجه نمادین پیدا میکنند و نمایش سر و شکلی با سویه های انتقادی شدیدتری پیدا میکنه(هرچند که از اول رگه هایی از این نمادین بودن قابل تشخیص هست ولی به مرور پر رنگتر میشه) و صورتبندی نمایش کامل میشه، دست آخر میشه گفت نمایش به انسان معاصر ایرانی در سال 1401 بیتفاوت نیست و حتی با این انسان وارد گفت و گو میشه.