در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش کچلو
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 09:05:11
امکان خرید پایان یافته
۱۲ مرداد تا ۱۰ شهریور ۱۳۹۵
۱۸:۰۰  |  ۱ ساعت
بها: ۳۰,۰۰۰ تومان
درخت سیب، الهام‌­بخش پدر حسن است برای بیرون راندن پسر از خانه. در شهر شکست­‌ها و مشکلات منتظرش هستند. او میان اتفاق­های کوی و برزن، حمام و بازار با جادوگر روبه­‌رو می­گردد و در راه گریز از جادوگر با چهل­‌گیس آشنا می­شود. حسن در پی چهل‌­گیس و جادوگر در پی حسن. جادوگر چهل­‌گیس را ربوده و در فضایی جهنمی رها می­کند..

ترکیبی از مایمو کلون وساختمان کمدیا دلارته 

سبک
کمدی

گزارش تصویری تیوال از نمایش کچلو / عکاس: رضا جاویدی

... دیدن همه عکس‌ها ››

آواها

 
گفتگوی تیوال با رضا کشاورز
یک قصه ی مشهور را انتخاب کردیم که از اطلاعات ناخودآگاه مخاطب استفاده کنیم

مکان

خیابان طالقانی، خیابان شهید موسوی شمالی، جنب خانه هنرمندان، تماشاخانه ایران‌شهر
تلفن:  ۸۸۸۱۴۱۱۵_۸۸۸۱۴۱۱۶

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
شروع خیلی خوبی با دکور صحنه داشت که جهان داستانی کارگردان را به راحتی برای تماشاگران تعریف میکرد

با اینکه بی کلام بود ولی صحبت های کوتاه از هر لحاظ هوشمندانه انتخاب شده بودند که نه تنها لطمه نمیزدند بلکه به کلیت کار کمک میکردند

تکرار حرکات موزون ابتدا در انتها در عین سادگی تماشاگر را به تامل وا میداشت. ولی بنظر من بهتر بود یک تفاوت هایی هم میکرد و عینا مثل اولش نمیشد. البته دکور صحنه یک مقدار فرق کرده بود ولی منظورم این نیست

چند تا از بازیگران با کلاس بودند مثلا دوستانم کاوه و مهران و بازیگری که همش شاخ روی سرش بود. کاوه و مهران آچار فرانسه بودند و اگه همین جوری پیش برند یک ظرفیت پایان ناپذیر برای کارهای بعدی در این سبک خواهند بود!

نحوه ی بزرگ شدن حسن کچل و اینکه مثل پدرش بود خوب بود و لازم چون اصلا دیالوگ ... دیدن ادامه ›› نداشت و کارگردان بالاخره باید با تصویر اینو میرسوند ولی اهمیت پدر حسن کچل توی داستان رو نفهمیدم که اتفاقا خیلی هم اولش پررنگ بود. البته میدونم که نمایشنامه سیکل میزد و دوباره میومد اولش که بگه زندگی با وجود مشکلات جریان داره و واسه همین حسن کچل با پدرش قرینه شده بود. ولی اهمیت پدر حسن کچل رو در کل نفهمیدم. بازم بگم که همین شخصیت در ابتدا نقش یک راوی رو خیلی خوب ایفا میکرد.

صحنه ی اوج یعنی نبرد حسن کچل با جادوگر برای نجات چهلگیس مینیمال بود البته کاملا مشخص بود که سبک کار دقیقا همین رو میطلبید چون با وجودی که خطی پیش میرفت ولی اصلا پیگیری داستان بصورت کلاسیک مطرح نبود و خیلی خوب از صحنه ی اوج گذشتند و تماشاگر رو تا آخر شاداب نگه داشتند. آفرین. با همه ی اینها وجود بازیگر نقش جادوگر یک سوم پایان کار قشنگ وزنه بود. آفرین

در مورد تنظیم حرکت و جلوه های صوتی باید یک نکته ی مهم و البته پیش پاافتاده رو بگم که دیگه همه میدونن و صد البته که عوامل کچلو. اون هم اینکه چند بار دیدم بازیگران منتظر میشدند تا اول جلوه ی صوتی از پشت صحنه بیاد تا براش حرکت بزنند که همین مسئله باعث شد چند بار قضیه لو بره. البته اجراهای اول بود و مطمئنا حل میشه اگر که جلوه های صوتی در اختیار بازیگران باشه نه بازیگر در اختیار جلوه های صوتی. ما خودمون در تدوین فیلم برعکس میکنیم یعنی نیم ثانیه جلوه ی صوتی رو جلوتر میکشیم ولی در تئاتر بازیگر باید فرمانروای صحنه باشه. مخصوصا همچین کار بیکلامی.

در کل خیلی خوب بود. اگه همین جوری پیش برند یعنی بیکلام خیلی خوبه! آفرین
پیام صامتی و مینا این را پاسخ داده‌اند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید