به نظر من کاراکتر آقا جهان، نماد نظام سرمایه داری است که طبقه کارگر رو زیر پاهاش له می کنه و یا بدون پرداخت تمام حق و مطالبات اونها، از اونها استفاده ابزاری می کنه برای پیش بردن اهداف قدرت طلبانه و یا سود مالی.
همینطور نگاه ابزاری به زن ها و تبعیض شدید جنسیتی، بازم فکر می کنم یکی دیگه از نشونه های نظام سرمایه داریه.
و اینکه چطور بیزینس های کوچک رو با انواع روش های مخصوص به خودش، چنان بدهکار خودش می کنه که ناچار به پذیرش نابودی و اعلام ورشکستگی می شن. این رو توی بدهکار بودن رحمت و محبوب، دو مغازه دار همسایه، به آقا جهان می شه دید. این یه مقدار منو یاد سیستم بانکی در آمریکا می اندازه که مردم طبقه متوسط و ضعیف، همیشه بدهکار بانک هستند و اسم مدرن این بدهکاری "کردیت" است.
به نظرم انتخاب مونس توسط جهان برای خودش، اینو نشون می ده که چطوری در سیستم سرمایه داری، شرکت های غول آسا، دنبال جوان ترین و بهترین استعدادها برای کار و یا تحقیقات دانشگاهی می گردند و برای پیدا کردن نابغه ها حتی شده خانه به خانه هم می گردند و با پول اونها رو می خرند، و البته با پولی ناچیز، که برای شرکت ها سود هنگفتی داره و برای کارمند، حقوق مکفی!
آقای هادی به نظر علاقه ای زیاد به ساخت فیلمها با پرداخت دست مالی شده و سطحی دارند. واقعاذ فیلم بدی بود شخصیت پردازی نداشت همه کارکترهای به شدت تیپیکال بودند با شعارهای گلدرشت اجتماعی، کنشها اکثرا بدون تعمق بود چون فرآیند شک گیری این کنش ها اغلب پرداخت نشده بود و واقعا دیگه بعضی فیلمسازها با سرهم کردن پشت سر هم بحرانها روی سر کاراکترها شورشو درآورند تا مثلا فیلم اجتماعی تلخ و گزنده بسازن با مقادیر زیادی داد و بیداد و به هم پریدنها و فحش دادن زیادی بدون ذره ای ظرافت و عمق بخشیدن به کاراکترها و اما آقای کارگردان چطور فکر کردید یکتا ناصر میتواند نقش زنی جنوبی با دختری دم بخت را بازی کند حالا چون ایشون همسر شماست باید هر طور شده نقشی در فیلم شما داشته باشد.
فیلم خوبی بود نه خیلی مقداری از جنایات و مکافات الهام گرفته بود خیلی سطحی داستان کلیشه ایه طوری داشت همین داستان پیش پا افتاده که کارگرا تو چه وضعیتی هستن و سعی در داشتن زندگی شرافتمندانه و بلند پروازانه دارن.
موسیقی متن بدی نداشت
مثلا 6 از 10 خوبه براش