در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال فیلم خانه دختر
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 02:50:24
مرتضی قصد دارد خانه کوچک‌شان را زیر قیمت بفروشد تا زودتر از محله و نگاه سنگین مردمانش فرار کند.

 

 

گزارش تصویری تیوال از نشست خبری فیلم خانه دختر

... دیدن همه عکس‌ها ››

اخبار

›› آخرین اظهارات کارگردان «خانه دختر»

›› امیرعلی نبویان: خانه دختر نگاه متعصبانه ای به مسائل اجتماعی ندارد

›› آزادی ور: «خانه دختر» قصد به چالش کشیدن بخش سنتی جامعه را ندارد

ویدیوها

آواها

«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
ناتوانی یا توهین؟
خانه دختر به روایت مسعود فراستی
فیلم خیلی بدی نیست اما الکن است در آخر ول. و این قطعا بخش مهمش به فیلمنامه بر می‌گردد. موضوع خوب است و تا اندازه‌ای ملتهب اما فیلمنامه و کارگردانی ظرفیت آن را ندارد.
فیلم تا نیم ساعت آخر بیش و کم جلو می‌رود، هر چند با افت بسیار. از اینجا به بعد – نمای باران کوثری (با بازی بدش) در قطار و نگاه به موبایل که کات می‌شود به توضیح ماجرا - خراب است. کات غلط است. کلا سکانس طولانی آخر از نگاه او نمی‌تواند باشد؛ منطقا از نگاه بهداد است. همین جا بگویم بازی بهداد بعد از مدت‌ها عمدتا – نه کاملا – کنترل شده است و اندازه.
فیلم، بیست سوالی نیست. «پیدا کنید پرتقال فروش را» نیست. فیلم، همچون زندگی است. سر و ته و وسط دارد. اتفاق می‌افتد، یا می‌تواند اتفاق بیفتد. باور کردنی است.
پایان خانه دختر رو هواست و هر کسی حدسی می‌زند. اینکه نشد فیلم. اینکه نمی‌شد یا نمی‌شود آن را – چی را؟ - گفت که نشد حرف.
چیزی را که نمی‌شود ... دیدن ادامه ›› گفت، تا وقتی نمی‌توانیم یا بلد نیستیم طوری بگوییم که بشود گفت، نگوییم. بحث باز باز دوباره بحث «چگونه» است، نه «چه». به اندازه دهان باید حرف زد. به اندازه‌ای – و طوری – که بلدیم.
پس پشت موضوعات بزرگ و ملتهب پنهان نشویم؛ نابلدی‌مان لو می‌رود و قضیه به ضدش تبدیل می‌شود. ناتوانی – یا نابلدی – به توهین می‌انجامد. توهین به سوژه، توهین به مخاطب، توهین به خود.
امتیاز کلی: 4 از 5

همونطور که بارها و بارها همه کارشناسا و منتقدین گفتند "فیلمنامه" خوب باعث ساخت فیلمی خوب میشه، خانه دختر مهمترین چیزی که داشت فیلمنامه خوب بود. گره داستانی مناسب که تماشاگر رو تا آخر مشغول نگه میداشت ، همین داستان اگه یک روایت خطی داشت قطعا دچار شکست بزرگی میشد.
بازی ها به جز حامد بهداد قابل قبول بود، هر چند هیچکدام به مرحله "عالی" نمیرسید. تکه های اضافی چیزی بود که فیلم رو ازار میداد. مثل طنزهای بی مورد و بی جا و کمی هم تعاملات غیر منتظره.
در مجموع کار پرویز شهبازی برای نوشتن این فیلمنامه قابل ستایش بود و کارگردان به خوبی تونسته بود از فضا و لوکیشن ها نهایت استفاده رو ببره.

در مجموع دیدن این فیلم اکیدا توصیه میشه.
سپهر امیدوار این را خواند
آیدا طاهرزاده این را دوست دارد
فیلمی که پائین تر از حد انتظارم بود .../
۱۷ بهمن ۱۳۹۳
اتفاقا به نظرم فیلمنامه دو مشکل جدی داشت:
1- اگر از بین دو نقش باران کوثری و پگاه آهنگرانی یکی را حذف می کردند هیچ لطمه ای به فیلم وارد نمی شد و این دو تا همین طور الکی با هم بودند.
2- فیلم با کنجکاوی این دو دختر شروع می شود و ظاهرا خط اصلی داستان را این دو بایستی به پیش ببرند ولی در مرحله رمزگشایی ناگهان این دو تقریبا حذف می شوند و خیلی دم دستی رمزگشایی صورت می گیرد
البته دلیل خودکشی را هم با توجه به روحیه نامزد بهداد نمی فهمم
۱۷ بهمن ۱۳۹۳
جناب ساعی،

1- شما همیشه برای اینکه نظرات و تفکرات یه شخصیت رو بخوای به بیننده بگی نیاز داری که شخصیتت حرف بزنه و صرفا با بازی صورت و ... نمیتونی این کارو بکنی. حالا اگه شما یکی از این شخصیت ها رو حذف میکردی ، دقیقا فیلم چجوری باید به شما سرنخ های اولیه رو میداد؟ چجوری اطلاعات شما راجع به قتل و شخصیت مقتول و ... بیشتر میشد؟ در ضمن داریم در مورد سینمای ایران صحبت میکنبم.

2- خط اصلی داستان رو یه تلفن موبایل کاملا عوض میکنه. فیلمنامه نویس انتخاب کرده شیوه روایتیش رو غیر خطی پیش ببره و از طریق موازی ... دیدن ادامه ›› برای شما داستان بگه . ( کاری که چند سالیه تو ایران باب شده) . شما بخاطر نوع خانواده ها که اصرار بر پوشانیدن دلیل مرگ بودند دیگه از اون دو شخصیت نمیتونی اطلاعات بگیری.

در مورد دلیل خودکشی کاملا باهات موافقم، این مهمترین نقیصه فیلمنامه هس که البته به احترام دوستانی که میخوان فیلمو ببینین چیزی در موردش نگفتم اینجا.. ایشالا اگه فرصت شد بعد اکران عمومی .
۱۷ بهمن ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
فیلم پنجم: خانه‌ی دختر
یا چگونه یک فیلم با فیلم‌نامه‌اش تضمین می‌شود
امتیاز من: سه از پنج
کارگردان: شهرام شاه‌حسینی

شاه‌حسینی، پیش‌ترها فیلم‌سازی نبود که به آن توجه کنیم. فیلم‌هایش همه درگیرِ فضای طنزِ ابلهانه‌ی دهه‌ی هشتاد بودند (شاید فیلمِ «زن‌ها فرشته‌اند» یادتان باشد). اما پرویزِ شهبازی به شاه‌حسینی اعتماد کرده است (چنان‌چه خودِ شاه‌حسینی دقیقن از همین لفظ در کنفرانس مطبوعاتی استفاده کرده است) و حاصلِ این اعتماد هم نتیجه‌ی قابلِ قبولی است. شاه‌حسینی خودش را بر فیلم‌نامه‌ی شهبازی تحمیل نمی‌کند و از سوی دیگر، شهبازی نیز با فیلم‌نامه‌ی ژانرش که بینِ دو حوزه‌ی تعلیق-اجتماعی به سر می‌برد اجازه می‌دهد کارگردان راهِ سهلی را برای تحقق فیلم در پیش ... دیدن ادامه ›› داشته باشد.

بهار دانشجویِ اراکیِ تهران است که فردا مراسمِ عروسی یکی از هم‌دانشگاهی‌هایش است. منتهی قبل از شروعِ عروسی اتفاقاتی رخ می‌دهد...

فیلم‌نامه‌ی شهبازی دو قسمت دارد: قسمتی که در حال روایت می‌شود و قسمتی که فلاش‌بکِ اتفاقاتِ روز است. نحوه‌ی رابطه‌ی این دو قسمت با دقت طرح‌ریزی شده و بایست گفت قسمتِ دومِ فیلم که بیش‌تر حوزه‌ی اجتماعیِ اثر را پوشش‌ می‌دهد، نسبت به قسمتِ اولِ فیلم‌نامه که بیش‌تر تعلیقِ جنایی در آن جریان دارد، قوی‌تر و پخته‌تر است؛ هر چند شاید این قوی‌تر بود کمی به اجرا هم ربط داشته باشد. دور از قوت‌ها یا ضعف‌های فرمالِ فیلم‌نامه، به جرات می‌توانم اعلام کنم شهبازی بر روی مسئله‌ی بسیار مهمی از امروزِ روزِ ایران دست گذاشته است؛ مسئله‌ای که می‌توان آن را در ادامه‌ی همان روندِ نفسِ عمیق و دربند دید. شاه‌حسینی نیز تمامِ توان خودش را به کار برده تا این فیلم‌نامه را شسته‌رفته به عرصه‌ی تصویر برساند؛ شاه‌حسینی را اگر با خودش قیاس کنیم رشدِ قابلِ توجهی داشته است.

خانه‌ی دختر بی‌ضعف نیست اما به هر روی، با فیلمِ استانداردی روبروییم که به مذاقِ بسیاری خوش خواهد آمد و صد البته، نه آن‌هایی که در مظانِ اتهامِ فیلم هستند.