پرده اول
- نرگس: میترا دیگه خستم کردی از بس دارم پول شهریه دانشگاه خراب شده ات رو میدم، چرا خودت برای خودت تلاش نمیکنی به یه جایی برسی؟ آخه هنرم شد زندگی؟ ای کاش به جای رشتهی هنر رشتهی پزشکی قبول شده بودی تا اعصای دسته پدر و مادرمون میشدی.
+ میترا: عه خواهر گلم این چه حرفیه آخه. مگه این خودت نبودی که میگفتی آدم باید بره دنبال علاقه اش خب منم رفتم دنبال علاقم دیگه، نباید ناشکری کنی به همینم باید راضی باشی.