در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال فیلم خوب، بد، جلف
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 11:52:42
بها: ۱,۰۰۰ تا ۲,۵۰۰ تومان
یک کارگردان هنری سینما از طرف تهیه کننده‌اش تحت فشار است تا از دو بازیگر تجاری برای بازی در نقش‌های اصلی فیلمش استفاده کند. از نظر کارگردان آن‌ها بدترین انتخاب‌های ممکن هستند، اما اگر می‌خواهد که فیلم را بسازد مجبور است در مدت کوتاهی آن‌ها را به نقش‌هایشان نزدیک کند و این کار آسانی نیست...
سبک
کمدی

گزارش تصویری تیوال از نشست فیلم خوب، بد، جلف / عکاس: رضا جاویدی

... دیدن همه عکس‌ها ››

اخبار

›› نشست «خوب،بد، جلف» در برج میلاد / یک کمدی تجاری آبرومند

«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
همان چیزی که می‌شد پیش‌بینی کرد. سالن پر. روی پله‌ها و زمین پر آدم. نصف زمان فیلم به مردم نگاه می‌کنم و واکنش‌هایشان. مرد مسنی که معلوم نیست به اصرار که آمده سینما و از شدت خستگی نشسته روی زمین و وسط این هیاهو چرت می‌زند.. بچه‌هایی که از خنده ریسه می‌روند.. پسر جوانی که روی ویلچر کنار مادرش نشسته، چشم‌هایش برق می‌زند و آن‌قدر با فیلم حالش خوش شده که حال آدم خوب می‌شود.. خنده مسری است یا چه، ولی منِ به کمدی نخند هم خنده‌ام می‌گیرد چند جای فیلم.
مریم زارعی، Samira و امیر مسعود این را خواندند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
یه کمدی که بدون دیالوگ های بی تربیتی هم می تونه مخاطب رو بخندونه و با خانواده می شه دید! :)
یاسمن و معصومه بهجت این را دوست دارند
Iهمه فیلمها و تاترهایی که در ایران ساخته و اجرا میشن رو میشه با خانواده دید و در هیچکدام چیزی که از نظر اکثریت خانواده ها مشکلی داشته باشه وجود نداره....البته اقلیت حق دارند که تعریف خاص خودشون رو از اخلاق داشته باشند و دامنه لغات ممنوعه رو اونقدر گسترش بدن که تقریبا همه چی رو در بر بگیره (دورانی داشتیم که حتی کلمه "رویهمرفته" رو از کتابها حذف میکردند!!) اما نباید توقع داشته باشند که همه اثار و محصولات هنری مطابق این سلیقه خاص اونها ساخته بشه و به بیست و چند کاناال سیما و کلی کانال رادیو و تمام کتابهای چاپ شده و بخش اعظم فیلمها و تاترها و...و....اکتفا کنند و از کنار معدود و محدود(متاسفانه بختطر محدود و معدود بودنشون) اثاری که برای سلیقه عموم مردم ساخته شده ، راحت عبور کنند
۲۷ اسفند ۱۳۹۵
بله- اصولا کرگدن در دهه 30 از نظر زیبایی شناسی هنری دارای اهمیت والایی بوده
۲۲ خرداد ۱۳۹۶
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
جای خالی انسجام روایی در ژانر کمدی

خوب بد جلف قطعا بالاتر از چند کمی دو سال اخیر سینما می ایستد به این دلیل که قاسمخانی تا حدود 60 درصد توانسته شوخی های هجوگونه فیلم به خصوص با ژانر پلیسی و جناحی را جذاب و بامزه درآورد و شیمی خوبی هم بین سه کاراکتر اصلی شکل دهد. بافت تصویری فیلم هم که به نظر میرسد قرار بوده شباهتهای به آثار کمدی برادران کوئن داشته باشد نسبتا قابل قبول شکل گرفته است. فصل درگیری در موتورخانه هم مجزا از اینکه چندان ربط قابل درکی با فصلهای پیش ندارد و با وجود کاراترهایی غیر منطقی ای همچون مظفری و رویگری که آخر هم معلوم نمیشود چه انگیزه ای از این انتقامگیری دارند از لحاظ شوخی های هجو گونه و پارودی با ژانر پلیسی و جناحی جذابترین بخش فیلم است در نهایت چون قاسمخانی انگار میبخواسته ایده های شوخ مختلفی را روی هم سوار کند فیلمش را دچار اغتشاش در روایت می کند و فیلم روایتی آیتم گونه پیدا میکند. و روایت اصلی که فیلم با آن شروع میشود یعنی چالش بازیگری دو بازیگر درجه چندم در مقابل کارگردانی سخت گیر و تهیه کننده ای مادی گرا در لابه لای ایده قاچاق مواد مخدر خاصی به اسم "حکم لازم" ناقص می ماند و گاهی فراموش میشود همانطور که این ایده دوم هم باز لابه لای ایده های دیگر همچون جعل اسکناس توسط دو بازیگر قدیمی کمرنگ ... دیدن ادامه ›› میشود.

معضل بزرگ سینمای کمدی ما این روزها نگاه آیتمی و چند پاره فیلمسازان این ژانر در روایت داستان است از نهنگ عنبر تا خوب بد جلف، از این ایراد ضربه ی بزرگی خورده اند. به نظر من این نگاه آیتم گونه فاقد انسجام در قصه بیشتر از کمدی های تلویزیونی نشات گرفته است. تمرکز روایی این نوع کمدی ها روی فصل بندی های بی ربط و یا کم ربط به هم شکل میگره اما دوستان فیلمساز ما فراموش میکنند که وقتی با سینما طرفی علاوه بر تمرکز روی شوخی نویسی های جذاب باید در یک محدودی زمانی قصه ای با آغاز میانه و پایان داشته باشی تا یک فیلم سینمایی ساخته باشید. در این صورت مخاطب بعد از پایان فیلم نهایتا به بعضی شوخی ها خندیده ولی چون فیلمسار آنقدر به این شاخه و اون شاخه میپرد و یا از ایده جالب به ایده جالب دیگری بدون زمینه چینی شیفت میکند و یا آدمهای مختلفی را بی ریط وارد فیلم میکند بنابراین مخاطب نه تصویر کاملی از قصه فیلم دارد و نه شخصیتی برای او چندان قابل درک میشود.
وقتی قصه کاملی در ذهن مخاطب شکل نگرفته باشد حتی ممکن است بعضی شوخی های جذاب فیلم هم آنجنان که باید در ذهن مخاطب جا نیافتند و مثل خود قصه فیلم خیلی زود فراموش شوند. چرا همچنان حتی ریزترین شوخی های مارمولک یا ورود آقایان ممنوع در ذهنمان هست چون آن فیلمها فقط متمرکز روی آیتمهای شوخ و جذاب نبودند ورای این ها، قصه ای منسجم با شروع، میانه و پایان داشتند و شخصیتهایی که درست در دل این قصه جای گرفته بودند.