گروهی میخواهند از بانک ملی دزدی کنند. در روزی که قرار است بعدازظهر کسوف بشود و تهران در روز، شب شود و دوباره به روز برگردد. مهدی، شاهرخ، گیو، اطلس، دزدان ظاهری بانک هستند اما این پول را برای قرضه ملی دکتر مصدق میخواهند.
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
واقعا چی میشه که کارگردانی به این سابقه فیلمی میسازه که تو لحظه ی درامش اکثر سالن دارن میخندن؟ یعنی هیشکی اونجا نبود به سام درخشانی بگه صداتو کلفت نکن ؟؟؟!!! من خیلی جام بد بود و وسط سالن بودم وگرنه همون نیم ساعت اول میخواستم بیام بیرون. فیلمنامه فقط یه سری دیالوگ قلمبه سلمبه اینستاگرامی بی سر و ته بود که به زور چسبونده بودن به هم, بازیا هم که انگار بازیگرارو مجبور کرده بودن بیان دیالوگو بگن و برن... به نظرم از کیفیت کار خبر داشتن که انصراف دادن از بخش مسابقه ی جشنواره.
آخه مگه مجبورین وقتی نمیتونین ادای پیکی بلایندرز دربیارین؟ :))))
به هر حال امتیاز من نیم از ده
.
پ.ن: تو یه قسمت از فصل اول فرندز یه خانومی هست که هویت مانیکارو جعل میکنه و میگه من یه بار یه فیلمی دیدم انقدر بد بود با خودم گفتم وای این دو ساعت از عمر من دیگه برنمیگرده ازون به بعد تصمیم گرفتم خوب زندگی کنم من دیشب عمیقا با مانیکای جعلی همذات پنداری کردم.