در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش الکترا
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 08:47:21
امکان خرید پایان یافته
۲۰ شهریور تا ۱۵ مهر ۱۴۰۱
۲۰:۰۰  |  ۱ ساعت و ۵۰ دقیقه
بها: ۹۰,۰۰۰ تومان
+ ۹% مالیات ارزش‌افزوده

مکان

تهران، خیابان خردمند شمالی، خیابان ۱۰، پلاک ۹
تلفن:  ۰۹۱۰۰۱۵۱۸۷۸

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
دوستانی که کارو دیدید جای خوب و بدش کجاست؟ :))
بیشتر از جاش، در مورد خود کار بپرسین چون خیلی از دوستانی که میشناسم و رفتن ناراضی بودن
۰۶ مهر ۱۴۰۱
سعید قدرتی
اینا عجیب و غریب میکوبیدن اکانت های یه روزه که پیوسته در حال تعریف و تمجید بودن کوچکترین انتقادی رو هم با بدترین لحن جواب میدادن امیدوارم مورد پسندتون باشه این کار
دوست هم‌سلیقه‌ای توصیه کردند که میخوام ببینم
۰۸ مهر ۱۴۰۱
farzad jolfae
من خودم این اجرا رو یکبار تئاتر شهر دیدم لازم دونستم نمایشنامه رو بخونم، کتابشو گرفتم و این هفته میخونم و اجرای جمعه بعدی رو میرم فکر کنم اجرای اخرش هم باشه... در مورد جای مناسب مسلما وسط در ...
تشکر
۰۸ مهر ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
یکبار دیگه اقای امینی اثبات کرد که هیچ چیز جز خودش براش مهم نیست اون الکترایی که در سالن سایه به اجرا رفت کجا واین کجا؟! صدای بازیگران در سرم و سالن میپیچبد اقای امینی شما دراستخر اجرا میرفتید بهتر بود.جان بازیگران هم که اصلا ارزشی ندارد عدم رعایت مسایل بهداشتی ، استفاده از اکسسوار بسیار خطرناک در چنین سالن بی کیفیت و کوچکی ، اصلا گروه شما براتون مهمه؟اصلا گروه هیچی شما هنرمندی یک رسالت هنری دارید تو این وضعیت جامعه کسانی هستند که قید نان شب رو زدن اونوقت شما هنوز اجرا میرید؟اسم شمام هم کارگردانه اسم جعفر پناهی هم کارگردانه اسم استاد بیضایی هم کارگردان است انها کجاها و امثال شما کجا ؟!آخه کدوم آدم میاد تاتر ببینه وقتی مردم کف خیابونن؟!کلا بی اعتنا به تمام مسائل اجتماعی و بی اعتنا به انسانیت.هیچ هنرمندی رو ندیدم انقدر بی اعتنا به مردم کشورش باشه امکان نداره هنرمند باشی و اینهمه نابینا
هرچه که در صحنه حضور داشت، اعم از نورپردازی، استفاده از رنگ‌ها، اشیا و لباس‌ها و حتی صدای کوبش پای بازیگران، بیننده را درگیر یک حس به خصوص می‌کرد. حسی مثل اینکه به جای ایفیژنی قرار گرفته باشی، یک قربانی که کاری از تو ساخته نیست و باید با جریان موجود، تا انتها بری. حضور برخی عناصر از نمایش کرکس جالب بود، شاید امضای کارگردان باشه در دل کار شاید هم سرنخی است به تماشاچی تا به دنیای توی ذهن عوامل که حالا روی صحنه است، بهترورود کنه. حتی وضعیت سالن هم شاید در خدمت همین موضوع (نزدیکی تماشاچی و بازیگرها) بوده اما ناموفق! وضعیت سالن و صندلی‌هایی که نداره، بی‌احترامی است به مخاطب؛ نمی‌شود هر مکانی رو به زعم خودمون سالن تئاتر کنیم. در مورد سیر داستان باید بگم میان این همه تکلف و پیچیدگی حضور یک عنصر ثابت یا یک نخ تسبیح، بدون اینکه نقش‌های دیگری رو در طول نمایش به عهده بگیره، ضروری بود. شاید حضور چنین پری نجات‌دهنده‌ای لذت حل معما و فهم بهتر داستان رو به ما هدیه می‌کرد. هرچند گمان می‌کنم عوامل هیچ بهایی نمیدن به اینکه بعضی مخاطبان با بیشتر از دو ساعت و نیم تلاش کردن و نفهمیدن! چه خواهند کشید!
آرزوی موفقیت دارم.