در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش زندگی در لانگ شات یا مرگ در کلوز آپ
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 21:06:49
امکان خرید پایان یافته
۱۲ تا ۲۸ شهریور ۱۳۹۹
۱۹:۳۰  |  ۱ ساعت
بها: ۳۰,۰۰۰ تومان
اون شب اختتامیه کاندیدا رو که اعلام کردن من دل تو دلم نبود، بابک حمیدیان، امیر جدیدی،ممد نویدزاده، رضا کیانیان، در آخر هم سید رضا وارسته معروف به رضا وسط دوز. تو دلم گفتم هرکی جز من امشب سیمرغ رو ببره خونه اش انشالله بزنه به دوا درمونش، نه اینکه اونا خوب نبودنا، نه. من زیادی خوب بودم.

این نمایش تقدیم می شود به تمام بازیگران و هنرورانی که عاشقانه نقش های کوچکی را بازی کردن ولی هرگز دیده نشدن تا از آنها قدردانی شود و سینما همیشه بدهکار آنها خواهد بود.


- از همراه داشتن فرزندان زیر ۱۵ سال خودداری نمایید.

دسته‌بندی
بزرگسال

مکان

میرداماد، ضلع جنوبی میدان مادر، خیابان شاه نظری، کوچه ناز آفرین، مجتمع تجاری پویا، طبقه ۴
تلفن:  ۰۲۱-۲۶۶۴۲۰۸۵

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
اول از همه یه خسته نباشید به کل گروهتون میگم که برای یک ساعت حال خوبی رو به ما منتقل کردن . تمامی نظراتی که در مورد این کار می دم نظرات شخصی است و لزوما درست نیست.
به نظرمن متنی خوب و درست است ، که جدا از ریتم ،تحلیل درست کارکتر،فضای مناسب، و آهنگ یکنواخت کلی دارای حرف خوب و نتیجه گیری درست باشه ،چیزی که من از نمایش زندگی در لانگشات یامرگ در کلوزاپ دیدم فقط یک سری غر زدن بود از نسل سیاهلشگر ها .
به طوری که وقتی نمایش تموم شد هیچ نتیجه گیری درستی به منه مخاطب منتقل نشده بود ،و حرف خاصی نداشت،انگار برای یک ساعت به غرغر های یک کودک شیرین زبان نشسته بودم .
بازی اقا مالکی در کل نمره قابل قبولی میگره ولی ساختار تاتر با استندآپ کمدی فرق داره.
طنازی های رفتاری شاید یه مقداری در یک کار باعث نمک و زیبایی بشه ولی در کل یک نمایش فقط ادا بازی باشه در دسته استندآپ قرار میگیره نه تاتر.
طراحی صحنه به نظرم بی حوصله انجام شده بود .شاید هدف این طوری بوده ولی می تونست جذاب تر باشه.
در کل برای یک بار دیدن خوبه ولی با آگاهی از اینکه جریان اصیل تاتر بدین شکل نیست .
مخلص/صالح
امیر مسعود، محمد حسن درباغی فرد و آقامیلاد طیبی این را خواندند
سپهر این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
در وهله اول ، ایده ی درخشان ، آقای مالکی و آقای خورشا ، قابل تقدیره ، یک نگاه نافذ و دقیق به زندگی کسانیکه عمر خود را در سینما گذاشتند ولی هرگز دیده نشده اند ، در واقع همه ی عمر پشت ستاره های فیلمها ایستاده اند ولی کسی پشت آنها را نگرفت، همیشه ، آنها بودند که قاب یک صحنه را جدی جلوه می دادند، آنها بودند که عشق سینما را با گوشت و پوست خود حس کردند، آنها بودند که سینما را از داخل سالن بیرون می کشیدند و در زندگی به آن روح و جسم می دادند.
در وهله دوم بازی درخشان محمد رضا مالکی ( که چندان دور از انتظار نبود ) مخاطب را غافلگیر می کند. ریتم مناسب بازی و انرژی فوق العاده ی او ، تماشای این نمایش را بسیار دیدنی و لذت بخش می کند.
خلاصه در این وانفسا که اصولا مخاطبان با حال و هوای ناخوشی روبروی هستند ، پیشنهاد می کنم تماشای این نمایش رو از دست ندهید.
امیر مسعود این را خواند
اریک قاراسمیان و محمد حسن درباغی فرد این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
با دیدن این کار خوب می توان به اهمیت حرفه ای بودن یک بازیگر در بوجود آوردن یک نمایش هنری ارزشمند پی برد . شاید درآمد پایین تاتر باعث شده که اغلب تهیه کنندگان به استفاده حداکثری از بازیگرهای کم تجربه و جوان رو بیارن واگرنه دیدن اجرا با بازیگرهای با تجربه مثل این اجرا لطف دیگری دارد . اولین بار بود که به این تماشاخانه تازه تاسیس میرفتم و الحق که فضای تمیز و مرتبی دارد .
محمد حسن درباغی فرد (darbaghi)
تنها مخاطب تئاتر می تواند چراغ تئاتر را روشن نگه دارد . تئاتر در برابر مخاطب شکل می گیرد و معنا پیدا می کند .
سپاس از نظر شما . ?

به راستی که تئاتر تنها نیست .
۲۴ شهریور ۱۳۹۹
لانگ شات تجربه ای بسیار لذتبخش بود و خاطراتم را از فیلم های مهمی که دیده بودم زنده کرد ، سوته دلان ، هامون ، اجاره نشین ها ، مادر و ... و به یادم آورد دورانی را که صبح تا غروب در کتابخانه حوزه هنری یا سالن کوچک مشغول مطالعه یا فیلم دیدن بودیم و کلاس های آقای فریدون فرهودی با آن دود سیگار و آدامس های اکالیپتوس و یا تماشای آقامون مسعود فراستی وقتی هر روز پشت میزی خاص در کتابخانه می نشست و ان چهره مغرور ، غیرقابل تحمل ولی دوست داشتنی اش را نشان همه علاقمندان به سینما می داد.

من فکر میکنم متن نمایش بسیار جذاب و خلاقانه نوشته شده ، با ذوق ولی تلخ. لامذهب خنده اش هم گریه دار بود و به دلیل دشواری بازی در چنین متنی که دائم مخاطب را به این سو و انسو می برد ،آقای مالکی در بعضی بخش ها خوب و در بعضی بخش ها خیره کننده بازی کردند. شخصا دوست داشتم این ... دیدن ادامه ›› خیره کنندگیِ بازیِ بازیگر در کل نمایش دیده می شد. مثل انجایی که مهتاب را ترک موتور می نشاند و ویراژ می دهد. یا آنجا که روی صحنه جشنواره فجر ایستاده تا سیمرغ بگیرد ولی دسته بیل هم نصیبش نمی شود . چراکه سینما بی رحم است و خب یک جو شانس هم می خواهد که رضا مژده ندارد.
نمایش را خیلی دوست داشتم . دم شما گرم رضا مژده ! تو پرانتز ممدرضا مالکی!
۲۹ فروردین ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید