نگاه نخست: از این راز جان تو آگاه نیست (فردوسی)
نگاه دوم: باز آمدنت نیست چو رفتی، رفتی (خیام)
نگاه سوم: چون رَهَم زین زندگی پایندگی است (مولانا)
نگاه چهارم: هرگز حسد نبردم بر منصبی و مالی (سعدی)
نگاه پنجم: عشق و شباب و رندی مجموعه مراد است (حافظ)
ترس از سایهی همیشه همراه مرگ، درد تنهایی، رنج پوچ اندیشی و تردید در معناداری زندگی، عمری به درازنای تاریخ زیستِ انسانی دارد. در این مسیر، فرزانگان بسیاری در جستجوی برون رفت از این تنگناها به ابزار شعر و هنرِ زبان کوشیدهاند تا طرحی تازه بیفکنند و راهی نو بگشایند. در این چند گفتار از پنج اَبَرسخنورِ فرزانهی فرهنگ ایرانی راه رهایی را فروتنانه جستجو میکنیم.
توجه: شماره تماس از سوی گروه محترم اجرایی درج شده است و تیوال نقشی در عملکرد و پاسخ دهی آن ندارد.