در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش در انتظار مکبث
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 09:09:21
امکان خرید پایان یافته
۱۹ مرداد تا ۱۸ شهریور ۱۴۰۲
۱۹:۰۰  |  ۱ ساعت
بها: ۱۵۰,۰۰۰، ۱۳۰,۰۰۰ و ۱۱۰,۰۰۰ تومان
+ ۹% مالیات ارزش‌افزوده  |  جزییات
باکسهای C و D با بهای: ۱۵۰،۰۰۰ تومان
باکسهای A و B
از ردیف ۱ تا ۲: ۱۳۰،۰۰۰ تومان
از ردیف ۳ تا ۴: ۱۱۰،۰۰۰ تومان
مردی که حتی اسم خود را فراموش کرده دچار فروپاشی روانی شده و معشوقه خود را در یازده شخصیت و دو سایه می بیند. لحظه‌ی جدایی خود را در قالب مکالمه ای بین خود و تقسیم بندی ذهنیش از شخصیت معشوقه اش ، تحت تصویری ذهنی از منتظر مکبث بودن و چرایی در انتظار «مکبث» بودن، تجربه می کند‌، زیرا که تمام آن چیز که از زن به خاطر دارد به صورت جملات پاره پاره است و دردی که از صدمات وی به جانش مانده، جملاتی که در طی رابطه از معشوقه اش شنیده و فراموش نکرده همچنان در ذهن او زیست می‌کند.

- با الهام از «در انتظار گودو» اثر ساموئل بکت و «مکبث» اثر ویلیام شکسپیر.
این اثر طبق ساختار ابزورد ساموئل بکت ای نوشته شده است، به ساختار دراماتیک در انتظار گودو متعهد است، اما پیش نیاز مطالعه و تسلط بر در انتظار گودو و مکبث برای درک و لذت بردن از این اثر الزامی نیست.

  • درهای سالن ۱۵ دقیقه مانده به زمان اجرا باز می‌شود.
  •  برای مشاهده نشانی پارکینگهای نزدیک پردیس تئاتر شهرزاد و بوتیک تئاتر ایران لطفا اینجا را کلیک نمایید.

 

ویدیوها

مکان

خیابان حافظ، خیابان نوفل لوشاتو، جنب پردیس تئاترشهرزاد، شماره ۷۴، بوتیک تئاتر ایران
تلفن:  ۶۶۷۶۱۴۲۳ - ۶۶۷۵۱۰۴۶ - ۰۹۹۱۵۷۰۰۴۸۴ - ۰۹۹۱۵۷۰۰۴۷۴

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
حدود 2 ماه پیش این تئاتر رو دیدم متن به شدت نیاز به بازنویسی داشت.
موسیقی ها، نور پردازی به شدت بدون ابتکار بود.
متن مخلوط بدی از مکبث، گودو و ادبیات کلاسیک فرانسوی بود که انگار یه مترجم ضعیف متن رو ترجمه دست و پا شکسته کرده و مالیخولیا وار به شروع به هذیان گویی می کند.
نقات قوت هم میشه به هماهنگی بازی ها اشاره کرد اما متن متن متن و هزار بار متن بد همشو نابود میکنه.
در کل امیدوارم بعد از ساختن این کار تخیلات ذهنی کارگردان و نویسنده تخلیه شده باشه و کار بعدی رو با چهارچوب ذهنی مشخص تر و متنی منسجم تر بدور از کلیشه و چسباندن ناجور خودش به تئاترهای فرانسوی که احتمالا دریافتی از اون نداشته بتونه با بهره گیری چیزی که توش استعداد داره ( بازی گرفتن از بازیگرا) یه کار خوب با نو آوری بجا رو بسازه.
میثم محمدی، امیرمسعود فدائی و سپهر این را خواندند
میترا همایونفر این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
این نمایش از اون دسته نمایش هایی بود که باوجود اینکه کامل درکش نکردم ولی یه قسمت هایی ازش توی ذهنم می‌مونه.
درمورد این نمایش؛ من به شدت موافق این ایده ام که ما درواقع به جای اینکه منتظر گودویی برای نجات باشیم، منتظر مکبثی هستیم که بتونیم با خیال راحت مقصرش بدونیم، قضاوتش کنیم و شخصیت سیاه داستان بدونیم...
بازیگر در حلقمان بود و با روان پریشی مکبث ما هم روان پریشی شدیم
حرکات خانم هایی که در روان مکبث بودند مرا یاد بیماران روانی انداخت...
خصوصا اینکه در زمانی که به تماشای این اثر نشستم به ملاقات یکی از اقوام که دچار بیماری روحی است رفتم و در راهرو تیمارستان از این قسم بیشتر دیدم و لذا خیلی خوب بازی کردند دوستان بازیگر تداعی گر بودند آنچه را در واقع دیده بودیم
فرهاد آقارضائی، امیر مسعود، امیرمسعود فدائی، سپهر، H.M.kiani2 و مینا این را خواندند
Reza1991s این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید