خلاصه داستان: جیک گیتِس (جک نیکلسون) کارآگاه خصوصی لوسآنجلسی، متخصص در امور افشای خیانتهای زناشویی توسط زنی که خود را خانوم مالوری معرفی میکند استخدام میشود تا پرده از راز خیانت شوهر او بردارد. آقای مالوری سرمهندس شرکت آب و برق لوسآنجلس که درگیر پروژهای دربارهٔ سدسازی و آبرسانی در زمان قحطی است، توسط گیتس تعقیب میشود و چند عکس رسواکننده که نشانگر خیانتش بود، بهطور اتفاقی در یکی دو روزنامهٔ محلی چاپ میشود. اما خیلی زود خانوم مالوری واقعی (فی دوناوی) به این عمل کارآگاه اعتراض کرده و مشخص میشود همگی قربانی ماجرای رازآلودی شدهاند که هدف اصلی آن بیآبرو کردن آقای مالوری بوده. جیک گیتس تصمیم میگیرد زن مرموزی که او را ابتدای ماجرا استخدام کرده بود پیدا کند اما با کشته شدن آقای مالوری داستان شکل دیگری به خود میگیرد