نمایش›مترسک

ساعت حدود 8 و 5 دقیقه بود و تو حیاط تالار انتظامی تعداد کمی ادم نشسته بودن ، چند نفری اومدن از در تو ، حتما اومدن تیاتر ببینن اتفاقا اومدن سمت من :
-آقا ببخشید اینجا کافی شاپ داره
- بله طبقه بالا
نه اومده بودن برن کافی شاپ! ، ساعت دیگه 8 و رب شد و وقت اجرا بود که اقای خامنه ای خیلی موادبانه عذرخواهی کرد و خواست چند دقیقه اجرارو به دلیل ترافیک شدید قیطریه عقب بندازیم.
در نهایت اجرا با حدود 10 دقیقه تاخیر شروع شد، فضای فوق العاده ای بود ، یک روشن فکر ، یک مذهبی، یک تاجر و یک رعیت ، و یک مترسک اره به نظر همه جامعه تو همین صحنه کوچیک جمع شده بودن و آینه زندگیمون بودن، افسوس که فقط 8 9 نفر اومده بودن این آینه رو نگاه میکردن گاهی وقتا مردم آینرو دوست ندارن چون حقیقت و میگه درست مثل ملکه یخی تو سفید برفی.
با خودم گفتم حتما جمعیت کم به خاطر شب اول محرمه و با این باور تیاتر و دیدم و لذت بردم ، اما درست وقتی تیاتر تموم شد و تو خیابون اندرز گو به سمت خونه راه افتادم دیدم نه فست فودی ها و بستنی فروشی ها و کافی شاپ ها پر از ادمه واقعا چرا تو منطقه ای که کمترین ساندویچ از 15 الی 20 تومن برات هزینه ... دیدن ادامه ›› داره فقط 8 9 نفر حاضر بودن پول بلیط 15 تومنی بدن.
انگار واقعا ادمها به صندوقشون عادت کردن و این قشر رعیته که حاضره صندوقشو بشکنه، شاید برا همینه که وقتی یک اجرا تو سالن های محقر تیاتر شهر برگذار میشه و ادمایی که ماشینای یک میلیاردی ندارن هر جور شده با مترو و بی ارتی خودشونو به سالن میرسونن و حتی رو اون صندلی های سفت و چوبی میشینن ساعتها تیاتر میبینن .
سرتونو درد اوردم ، خلاصه تیاتر خوبی بود خسته نباشید خدا قوت

ساعت حدود 8 و 5 دقیقه بود و تو حیاط تالار انتظامی تعداد کمی ادم نشسته بودن ، چند نفری اومدن از در تو ، حتما اومدن تیاتر ببینن اتفاقا اومدن سمت من :
-آقا ببخشید اینجا کافی شاپ داره
- بله طبقه بالا
نه اومده بودن برن کافی شاپ! ، ساعت دیگه 8 و رب شد و وقت اجرا بود که اقای خامنه ای خیلی موادبانه عذرخواهی کرد و خواست چند دقیقه اجرارو به دلیل ترافیک شدید قیطریه عقب بندازیم.
در نهایت اجرا با حدود 10 دقیقه تاخیر شروع شد، فضای فوق العاده ای بود ، یک روشن فکر ، یک مذهبی، یک تاجر و یک رعیت ، و یک مترسک اره به نظر همه جامعه تو همین صحنه کوچیک جمع شده بودن و آینه زندگیمون بودن، افسوس که فقط 8 9 نفر اومده بودن این آینه رو نگاه میکردن گاهی وقتا مردم آینرو دوست ندارن چون حقیقت و میگه درست مثل ملکه یخی تو سفید برفی.
با خودم گفتم حتما جمعیت کم به خاطر شب اول محرمه و با این باور تیاتر و دیدم و لذت بردم ، اما درست وقتی تیاتر تموم شد و تو خیابون اندرز گو به سمت خونه راه افتادم دیدم نه فست فودی ها و بستنی فروشی ها و کافی شاپ ها پر از ادمه واقعا چرا تو منطقه ای که کمترین ساندویچ از 15 الی 20 تومن برات هزینه ... دیدن ادامه ›› داره فقط 8 9 نفر حاضر بودن پول بلیط 15 تومنی بدن.
انگار واقعا ادمها به صندوقشون عادت کردن و این قشر رعیته که حاضره صندوقشو بشکنه، شاید برا همینه که وقتی یک اجرا تو سالن های محقر تیاتر شهر برگذار میشه و ادمایی که ماشینای یک میلیاردی ندارن هر جور شده با مترو و بی ارتی خودشونو به سالن میرسونن و حتی رو اون صندلی های سفت و چوبی میشینن ساعتها تیاتر میبینن .
سرتونو درد اوردم ، خلاصه تیاتر خوبی بود خسته نباشید خدا قوت