مزار شریف
فیلمی از پشتو های سنی افغان طالبان که در این فیلم مدعی است گروهی که خود را بجای طالبان جا زدند و شاید پشتو پاکستان بودند بدرون سفارت ایران رفتند و پرسنل کنسول ایران در مزارشریف بلخ را کشتند،و یک زن شیعه افغان هم به تنها بازمانده آن حادثه کمک میکند تا به ایران برود و در عوض از او میخواهد سیصد هزار سرباز ایرانی که پشت مرزهای افغانستان هستند را متقاعد کند که به افغانستان حمله نکنند چون افغانستان طاقت یک جنگ دیگر را ندارد.
افغانستان طاقت یک جنگ دیگر را ندارد ؛همین یک جمله از فیلم سرشار از پیام است. روی من که تاثیر خیلی زیاد این جمله داشت.
یه فیلم ملی ساده ولی دوست داشتنی. من از دیدنش راضی بودم.
شکی نیست که نامزدیهای مختلف این فیلم دارای دلایل غیر فنی و غیر هنری است. چگونه کارگردانی که با این حجم زیاد و آزاردهنده از کروماکی استفاده کرده می تواند کاندید بهترین کارگردانی شود. فیلمنامه خیلی ساده از اتهاماتی که به نقش اصلی وارد می شود می گذرد.( جالبه بدانید که نقش اصلی فیلم در حال حاضر مشغول چوپانی است.) همچنین بازی حسین یاری اصلا در حد نامزدی نیست.
نامزد شدن حسین یاری مرا یاد نامزد شدن بازیگر فیلم Hurt locker و بازیگر فیلم Argo برای اسکار انداخت.
ولی در مجموع فیلم ارزش یکبار دیدن را دارد و صحنه های خوبی هم در آن یافت می شود.
فقط چند سوال جدی و دارای جواب می ماند که فیلم به آنها پاسخ نمی دهد
1- چرا پاکستانیها این جنایت را مرتکب شدند؟
2- چرا ایران هیچ عکس العملی به پاکستانیها نشان نداد؟
3- در شرایط بحرانی افغانستان و پس از سقوط چند شهر توسط طالبان, 11 نفر در کنسولگری ایران در مزار شریف چه می کردند؟